بدون مجموعه
بدون مجموعه
- توضیحات
- نوشته شده توسط Super User
- دسته: بدون مجموعه
- بازدید: 2164
یمانی در آینه روایات و تاریخ
اصل ظهور مردی از سرزمین یمن در آخرالزمان، مسلم است و روایات متعددی نیز بر آن دلالت می کنند که برخی از آن ها معتبرند. این روایات، از پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، امام باقر(ع) امام صادق(ع) و امام رضا(ع) و نیز تعدادی از صحابه، هم چون عماریاسر نقل شده است؛ مثلا امام صادق(ع) در روایت صحیحه ای در پاسخ به این سوال که فرج شیعیان شما چه زمانی خواهد بود، فرمودند:
….وظهر الشامی و اقبل الیمانی و تحرک الحسنی خرج صاحب هذا الامر من المدینه الی مکه؛(45)
….هنگامی که شامی ظاهر شود و یمانی آشکار گردد و حسنی جنبش خود را آغاز کند، صاحب این امر از مدینه به سمت مکه برود.
از نخستین کتاب های روایی که این روایات را ذکر کرده اند، می توان به مختصر اثبات الرجعه از فضل بن شاذان، کافی، الغیبه نعمانی، کمال الدین و تمام النعمه، الغیبه و امالی شیخ طوسی، و در منابع اهل سنت به صحیح بخاری، صحیح مسلم و الفتن نعیم بن حماد اشاره کرد. بی گمان تعدد این روایات و قدیمی بودن منابع آن و نیز جود احادیث معتبر در این میان مجموعه این روایات، جای هیچ گونه تردیدی در اصل این مسئله باقی نخواهد گذاشت. این مسئله آن قدر مسلم بوده که در طول تاریخ، افراد مختلفی با عنوان قحطانی (یمانی) دست به قیام زده اند…..
http://www.ghadeer.org/Book/2625/396694
روایت کتاب کافی که واژه محتومات در آن نیامده بر روایت کمال الدین ترجیح دارد و از ین رو حتمی بودن جنبش یمانی، اثبات پذیر نیست…..
نام یمانی
در مورد نام واقعی یمانی حدیثی از پیشوایان معصوم(ع) به دست ما نرسیده است. عدم تصریح به نام این شخصیت بزرگ بتواند در زمان مقرر، رسالت مقدس خود را به انجام رساند. اما در کلمات غیر معصومان و در منابع اهل سنت اشاره هایی به نام این شخصیت شده است، از جمله:
علامه مجلسی از کتاب مشارق الانوار برسی از کعب بن حارث از سطیح کاهن چنینروایت می کند:
….ثم یخرج من صنعا الیمن البیض کالقطن اسمه حسین او حسن فیذهب بخروجه غمر الفتن فهناک یظهر مبارکا زکیا و هادیا مهدیا؛(73)
….سپس از صنعای یمن مردی سفید، بسان پنبه به نام حسین یا حسن قیام می کند و با قیام او سختی فتنه ها پایان می یابد. در این هنگام شخصیت مبارک و پاک و هدایت کننده و هدایت شده ظهور می کند…..
http://www.ghadeer.org/Book/2625/396705
…….نکته آخری که از روایات پیشین به دست می آید، وجوب اعانت و همراهی با یمانی است. امام باقر(ع) در ادامه روایت قبلی فرموده اند:
و اذا خرج الیمانی فانهض الیه فان رایته هدی و لایحل لمسلم ان یلتوی علیه فمن فعل ذلک فهو من اهل النار لانه یدعو الی الحق و الی طریق مستقیم؛(140)
چون یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود، زیرا او به حق و راه مستقیم فرا می خواند.
مطلب یاد شده گرچه تنها در یک روایت آمده است، اما از آن جا که روایات متعددی بر شخصیت مثبت و اصلاح طلبانه جنبش او دلالت داشتند، لزوم همکاری و مساعدت او بر اساس موازین دینی ثابت می شود و اثبات آن نیاز به روایت مستقلی ندارد. البته به نظر می رسد، جانب داری و حمایت از یمانی که وظیفه همه مومنان است، لزوما به معنای پیوستن به یمانی و حضور در میان سپاهیان وی نیست، زیرا در روایات متعددی به مومنان سفارش شده است تا هنگام قیام سفیانی که با قیام یمانی همزمان است، برای یاری امام مهدی (عج) به سوی مکه بشتابند، از جمله امام باقر(ع) در روایت معتبری فرموده اند…..
و خروج الیمانی من الیمن مع الرایات البیض؛(121)
قیام یمانی از یمن همراه با پرچم های سفید خواهد بود.
http://www.ghadeer.org/Book/2625/396694
به هر تقدیر معیارهایی که در روایات آمده اند، بدین قرارند:
1. قیام یمانی از سرزمین یمن آغاز خواهد شد.
2. این جنبش با خروج سفیانی در شام همزمان خواهد بود. بر این اساس، قیامی که آغازش از یمن باشد و یا با خروج سفیانی هم زمان نباشد، قطعا قیام یمانی نیست.
علاوه بر این دو ویژگی ملموس که برای همگان به سادگی قابل شناسایی است، ویژگی دیگری نیز برای تشخیص یمانی می توان ارائه کرد که به کارگیری آن علاوه بر دقت، به گذر زمان هم نیازمند است: یمانی واقعی، فضیلت گرا و ارزش محور است. این شاخصه نیز می تواند معیار مناسبی برای شناسایی یمانی واقعی باشد. بی گمان بر اساس این معیار وجود رگه های انحرافی هم چون فاصله گرفتن از معیارهای دینی، انحراف از مسیر عدالت، سوءاستفاده از امکانات و …. در کسی که خود را یمانی می خواند، بهترین گواه بر دروغ گو بودن اوست. البته از آن جا که عموما رهبران حرکت های اجتماعی در آغاز تصویر مطلوبی از خود به نمایش می گذارند، ارزیابی دقیق شخصیت آن ها در کوتاه مدت امکان پذیر نیست، لیکن با دقت در سخنرانی ها، واکنش ها و موضع گیری های آنان در دراز مدت می توان تا حدودی از چهره واقعی آنان پرده برگرفت.
معیارهای یاد شده علاوه بر این که از جنبه سلبی آن مفید بوده و می توان با توجه به آن ها مدعیان دروغین را شناسایی کرد؛ اگر برای تعیین دقیق مصداق یمانی واقعی کافی نباشد، دست کم به کمک آن ها می توان به تشخیص یمانی واقعی نزدیک شد
برچسبها: یمانی در کتاب آیتی
- توضیحات
- نوشته شده توسط Super User
- دسته: بدون مجموعه
- بازدید: 1872
موضوع: علائم ظهور – خروج سفیانی
آیت اللّه حسینی قزوینی:
https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=12666
*********
ddddd12.ir:
حال در رابطه با موضوع اول "حتمی بودن خروج سفیانی" روایتی وارد شده است که «مرحوم فیض کاشانی» در کتاب «وافی» دارد. روایت چنین است:
«إن أمر السفیانی من المحتوم»
الوافی، نویسنده: فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، ج 2، ص 444، باب بیان
«شیخ صدوق» در کتاب «کمال الدین» صفحه 650 میفرمایند: قبل از قیام حضرت مهدی پنج علامت حتمی است؛ آمدن یمانی، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرورفتن سپاه سفیانی در بیداء منطقه میان مکه و مدینه.
در کتاب «کافی» جلد هشتم صفحه 284 روایت مفصلی وارد شده است که مضمون آن چنین است: وقتی «ابو مسلم خراسانی» قیام کرد، نامهای خدمت امام صادق مینویسد و حضرت هم جلوی چشم رسول ابو مسلم خراسانی نامه را پاره میکند و داخل آتش میاندازد.
فرد میگوید: جوابش چه شد؟! حضرت میفرماید: جواب همین است که دیدی. بعضی از شیعیان که فریب خورده بودند، تصور میکردند که «ابو مسلم خراسانی» جزو کسانی است که زمینه ساز قیام حضرت مهدی است. حضرت به «فضل کاتب» فرمود:
«لَا تَبْرَحِ الْأَرْضَ یا فَضْلُ حَتَّی یخْرُجَ السُّفْیانِی»
یا فضل از جای خود تکان نخور تا سفیانی خروج کند.
«فَإِذَا خَرَجَ السُّفْیانِی فَأَجِیبُوا إِلَینَا یقُولُهَا ثَلَاثاً وَ هُوَ مِنَ الْمَحْتُوم»
اگر سفیانی خارج شد به طرف ما بیایید وبه دعوت ما لبیک بگویید و سه مرتبه این را تکرار کردند.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 274، ح 412
نکته دوم نسب و مشخصات سفیانی است. امام صادق (سلام الله علیه) از پدر بزرگوارش از امیرالمؤمنین میفرماید:
«یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس»
فرزند جگرخواره از منطقه یابس خروج میکند.
این نشانگر این است که سفیانی از نسل «ابوسفیان» و «یزید» است. حال شاید مراد از منطقه یابس، منطقه شام کنونی باشد.
«وهو رجل ربعة، وحش الوجه، ضخم الهامة، بوجهه أثر جدری، إذا رأیته حسبته أعور»
سفیانی مردی چهارشانه است که چهره وحشتناک و سری بزرگ دارد. در صورت او نشانه آبله است. زمانی که او را میبینی تصور میکنی که چشمش چپ است.
«اسمه عثمان، وأبوه عنبسة، وهو من ولد أبی سفیان حتی یأتی أرضا ذات قرار ومعین»
اسم او «عثمان» و اسم پدرش «عنبسه» است. او از فرزندان «ابوسفیان» است تا اینکه به منطقه «ذات قرار و معین» که کنایه از کوفه است میآید.
«فیستوی علی منبرها»
او از دمشق به طرف کوفه حرکت میکند، کوفه را فتح میکند و بر بالای منبر کوفه مینشیند.
معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، نویسنده: الشیخ علی الکورانی العاملی، ج 3، ص 87، ح 632
در روایت دیگر وارد شده است:
«قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ إِنَّک لَوْ رَأَیتَ السُّفْیانِی لَرَأَیتَ أَخْبَثَ النَّاسِ»
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر سفیانی را ببینید خبیثترین انسانهاست.
«أَشْقَرَ أَحْمَرَ أَزْرَقَ»
او بور و قرمز مایل به زرد است.
«یقُولُ یا رَبِّ ثَأْرِی ثَأْرِی ثُمَّ النَّارَ»
او میگوید: ای خدا من میخواهم انتقام بگیرم و بعد هم آتش میزند.
«وَ قَدْ بَلَغَ مِنْ خُبْثِهِ أَنَّهُ یدْفِنُ أُمَّ وَلَدٍ لَهُ وَ هِی حَیةٌ مَخَافَةَ أَنْ تَدُلَّ عَلَیه»
در خباثت او همین بس که همسر فرزندان خودش را زنده زنده دفن میکند، مبادا مکان او را به مخالفینش معرفی کند.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 651، ح 10
این هم یک دسته از روایات است. روایات زمان خروج زیاد است، اما من تنها یک روایت را از کتاب «کمال الدین» انتخاب کردم. «معلی بن خنیس» از امام صادق نقل میکند که حضرت فرمود:
«إِنَّ أَمْرَ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجَهُ فِی رَجَب»
مسئله سفیانی حتمی است که در ماه رجب خروج میکند.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 652، ح 15
همان روایات مشهوری که میگوید:
«العجب کل العجب بین جمادی و رجب»
ابن شهرآشوب، رشید الدین أبی عبد الله محمد بن علی السروی المازندرانی (متوفاى588هـ)، مناقب آل أبی طالب، ج2، ص108، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، ناشر: المکتبة والمطبعة الحیدریة، 1376هـ ـ 1956م.
این هم نکتهای است که در روایات با کلمه «الْمَحْتُومِ» آمده است. ما در مورد محل خروج سفیانی هم روایات زیادی داریم. شاید بیش از 26 روایت هست که این روایات اتفاق دارند بر اینکه خروج سفیانی از منطقه شامات است، همانطور که یمانی از یمن و صنعاء است.
ابتدای روایت در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است که ظهور میکند و حکومت او تمام شرق و غرب عالم را فرا میگیرد دین الهی را بر تمام ادیان غالب میکند و در کره زمین منطقه ویرانی نمیماند، مگر اینکه آباد میکند. به این معنا که در زمان حکومت حضرت منطقه خراب و ویرانی در کره زمین باقی نمیماند.
عیسی بن مریم میآید و پشت سر آن حضرت نماز میخواند. البته این قضیه در کتب اهل سنت هم به صورت متواتر آمده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت همانند «سیوطی» و دیگران میگویند که مقام حضرت مهدی از انبیاء الهی بالاتر است.
این آقایان شیعه را تکفیر میکنند و میگویند که شیعه نسبت به ائمه اطهار غلو میکند، اما میگویند که ائمه اطهار افضل از انبیاء الهی هستند.
ما دلیل داریم و میگوییم نبی گرامی اسلام افضل انبیاء است و امیرالمؤمنین طبق آیه مباهله نفس پیغمبر اکرم است. همانگونه که پیغمبر اکرم اشرف انبیاء و افضل انبیاء است، امیرالمؤمنین که نفس پیغمبر اکرم است اشرف و افضل از انبیاء است.
آنجا از ما قبول نمیکنند، البته ما ادله متعددی در افضلیت ائمه اطهار نسبت به انبیاء الهی هم در کتب روایی شیعه و هم در کتب روایی اهل سنت داریم.
یکی از جاهایی که نشان میدهد ائمه اطهار افضل از انبیاء هستند، همین نزول حضرت عیسی از آسمان و نماز خواندن پشت سر حضرت مهدی است. اهل سنت اتفاق نظر دارند که امام جماعت باید افضل الناس باشد. اگر حضرت مهدی افضل از حضرت عیسی نباشد، اقتدای حضرت عیسی به حضرت مهدی طبق نظر آقایان اشکال شرعی دارد.
راوی میگوید که عرض کردم: یابن رسول الله! حضرت مهدی کی قیام میکند؟ بحثهای بیحجابی و بدحجابی و مسائل دیگری را مطرح میکند، تا جایی که میفرماید:
«خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الشَّامِ وَ الْیمَانِی مِنَ الْیمَنِ وَ خَسْفٌ بِالْبَیدَاءِ وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَینَ الرُّکنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکیةُ وَ جَاءَتْ صَیحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ بِأَنَّ الْحَقَّ فِیهِ وَ فِی شِیعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِک خُرُوجُ قَائِمِنَا»
خروج سفیانی از شام و یمانی از یمن و فرورفتن زمین در بیداء و شهادت جوانی از آل محمد صلی الله علیه و آله بین رکن و مقام که همان نفس زکیه است و صیحهای از آسمان میآید که حق با حضرت مهدی و شیعیان او هست.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 331، ح 16
بازهم روایتی در کتاب «الفتن» اثر «نعیم بن حماد» متوفای 228 هجری وارد شده است که هم معاصر امام جواد و هم معاصر امام رضا (سلام الله علیهما) بوده و اواخر عمر امام کاظم را هم درک کرده است.
او در کتاب خود مینویسد: سفیانی از منطقه شامات قیام میکند و در منطقه قرقیساء -چهل کیلومتری حلب- کشت و کشتاری میشود که پرندگان آسمان و درندگان زمین از لاشه انسانها سیر میشوند.
سفیانی سپس وارد منطقه خراسان (ایران کنونی) میشود. سپاه سفیانی به دنبال سید خراسانی هست و شیعه آل محمد را در کوفه به شهادت میرساند. سید خراسانی از خراسان قیام میکند و به دنبال پیوستن به حضرت مهدی است.
نکته دیگری که در رابطه با سفیانی است، این است که بزرگان خیلی روی این روایت بحث دارند.
«یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ »
سفیانی از منطقه اروپا وارد میشود در حالی که در گردنش نشانه مسیحیت است.
الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 463، باب ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه ع
بعضی افراد از این روایت چنین استفاده میکنند که اصلاً دین سفیانی دین اسلام نیست، بلکه مسیحی است. بعضی افراد نظرشان بر این است که سفیانی برای فریب دادن و جذب مسیحیان صلیب را بر گردنش میاندازد، نه اینکه دینش مسیحی باشد.
بنده غیر از «شیخ طوسی» ندیدم «نعمانی» یا «کمال الدین» این روایت را نقل کرده باشد. «علامه مجلسی» این روایت را از کتاب «الغیبة» اثر «شیخ طوسی» نقل کرده است.
در مورد عداوتی که سفیانی با شیعه امیرالمؤمنین دارد، وارد شده است زمانی که در منطقه کوفه میآید منادی از طرف سفیانی ندا میکند: هرکسی سر یک شیعه علی بن أبی طالب را بیاورد هزار درهم جایزه میگیرد.
بسیاری از همسایگان علیه همسایه شهادت میدهند و میگویند: او شیعه علی است! گردن او را میزنند و هزار درهم به او میدهند.
این هم نکته ظریفی بود که ما باید با توجه به جوّی که امروز توسط داعش در جهان اسلام ایجاد شده یا تفکراتی که طرفداران «احمد الحسن» دارند، به آن توجه کنیم.
عرض کردم امام جمعه مدعیان «احمد الحسن» در بخش جعفریه واقع در قم رسماً به طرفداران او اعلام کرده است که بروید کتابها، فرشها و ماشینهایتان را بفروشید و اسلحه تهیه کنید و منتظر باشید امام «احمد الحسن» دستور بدهد علما و مراجع را قتل عام کنیم!
این روایات در حقیقت اعلان خطری از طرف ائمه اطهار (علیهم السلام) است. ما هفته گذشته عرض کردیم:
«خُرُوجُ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ»
خروج یمانی، سفیانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز اتفاق میافتد.
«نِظَامٌ کنِظَامِ الْخَرَز یتْبَعُ بَعْضُهُ بعضاً»
الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 255، ح 13
طبق این روایت سید خراسانی، سفیانی و یمانی در یک روز ظهور میکنند. حال این آقایان ادعا میکنند که ایشان ظهور نکرده است، بلکه اعلام ظهور کرده است. ایشان از سال 1919 اعلام ظهور کرده و کشت و کشتاری داشته است.
عرض کردیم اینها در سال 2006 در بصره قیام کردند که 250 نفر کشته بر جای گذاشتند. همچنین در سال 2007 در قضیه «جند السماء» به نجف حمله کردند و قصد کشتن آیت الله العظمی سیستانی و طلاب را داشتند، اما ارتش عراق وارد شد و آنها را قتل عام کرد.
آنها همچنین سال بعد شب تاسوعا میخواستند به کربلا حمله کنند، اما باز هم ارتش عراق آنها را تار و مار کرد. من نمیدانم اگر اینها ظهور نیست، ظهور چیست؟!
نکته بعد در رابطه با مدت حکومت سفیانی است. در این زمینه روایات زیادی داریم. شاید بتوان گفت بیش از سی روایت در کتب شیعه و اهل سنت آمده است که «شیخ صدوق»، «نعمانی» و دیگران آوردهاند. راوی میگوید از امام صادق از اسم سفیانی و کارهایی که انجام میدهد سؤال کردم.
«فَقَالَ وَ مَا تَصْنَعُ بِاسْمِهِ إِذَا مَلَک کوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ دِمَشْقَ وَ حِمْصَ وَ فِلَسْطِینَ و الْأُرْدُنَّ وَ قِنَّسْرِینَ فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِک الْفَرَجَ»
حضرت فرمود: زمانی که سفیانی مناطق پنجگانه شامات از جمله دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.
«قِنَّسْرِینَ» منطقهای در نزدیکی شهر حلب است.
«قُلْتُ یمْلِک تِسْعَةَ أَشْهُرٍ»
راوی میپرسد: آیا سفیانی نُه ماه حکومت میکند؟
«قَالَ لَا وَ لَکنْ یمْلِک ثَمَانِیةَ أَشْهُرٍ لَا یزِیدُ یوْما»
حضرت فرمود: خیر، هشت ماه تمام حکومت میکند به طوری که هشت ماه و یک روز هم نیست.
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 651، ح 11