https://www.rajanews.com/node/343345
نسخه شناسی گزاره آتش مشرق قبل ظهور
منابع شیعی
گزاره آتش مشرق در الغیبة نعمانی نقل شده است؛ در دیگر کتب حدیثی شیعه[1] از
جمله کتاب نوادر الأخبار[2] فیض کاشانی، کتاب إثبات الهداة[3] حر عاملی، نیز تکرار شده است:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ أَنَّهُ
قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ نَاراً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ شِبْهَ الْهُرْدِیِّ
الْعَظِیمِ تَطْلُعُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ أَوْ سَبْعَةً فَتَوَقَّعُوا
فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ إِنْ شَاءَ اللَّه.[4]
از ابوبصیر به نقل از امام باقر: هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق
دیدید که بین 3 تا 7 روز ادامه داشت، فرج آلمحمد و ظهور امام مهدی را توقع داشته باشید.
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ... قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ عَلَامَةً
فِی السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَةً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ تَطْلُعُ لَیَالِیَ
فَعِنْدَهَا فَرَجُ النَّاسِ وَ هِیَ قُدَّامَ الْقَائِمِ بِقَلِیلٍ.[5]
از ابوبصیر به نقل از امام صادق: هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق دیدید
که برای چند شبانهروز ادامه داشت، در آن هنگام، فرج مردم و نزدیکیهای ظهور قائم است.
البته گزاره آتش مشرق از منفردات نعمانی نیست بلکه محتوای آن با سند دیگر نیز در کتاب الإرشاد شیخ مفید، کتاب إعلام الورى طبرسی، کتاب سرور أهل الإیمان نیلینجفی و کتاب إثبات الهداة حر عاملی نیز تکرار شده است:
العَلَاءُ بْنُ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهما
السلام قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ نَاراً مِنَ الْمَشْرِقِ کَهَیْئَةِ الْمُرْدِیِّ
الْعَظِیمِ تَطْلُعُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ أَوْ سَبْعَةً -الشَّکُّ مِنَ العَلَاءِ (فی
نسخة اخری: الشک من الراوی)[6]-
فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّد.[7]
عن الحسن بن محبوب عَنْ [العَلَاءُ بْنُ رَزِینٍ] عَنْ مُحَمَّدِ
[بْنِ مُسْلِمٍ] عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ نَاراً کَهَیْئَةِ
الهودة الْعَظِیمِ تَطْلُعُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ أَوْ سَبْعَةً - بالشک من
الراوی- فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّد إنّ اللّه عزیز حکیم.[8]
عن الإرشاد شیخ مفید: نَارٌ تَظْهَرُ بِالْمَشْرِقِ طَوِیلًا وَ
تَبْقَى فِی الْجَوِّ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ أَوْ سَبْعَةَ أَیَّامٍ.[9]
شایان ذکر است، گزارش شیخ مفید[10] در دیگر کتب حدیثی شیعه همچون: روضة الواعظین[11] ابنفتال نیشابوری، تاج الموالید[12] طبرسی، الملاحم و الفتن[13] ابنطاووس، کشف الغمة[14] اربلی، صراط المستقیم[15] عاملی، تاریخ الائمة[16]، نوادر الأخبار و الوافی[17] فیض کاشانی، إثبات الهداة[18] حر عاملی، مختصر کفایة المهتدی[19] میرلوحی، کشف الحق[20] خاتونآبادی، ریاض الأبرار[21] جزائری و بحارالأنوار[22] مجلسی نیز ذکر شده است.
منابع اهل سنّت
در کتب اهل سنّت همچون فیض القدیر مناوی،
المعجم الأوسط طبرانی، أمالی الشجری و ... نیز به فور
گزاره آخرالزمانی «آتش مشرق» نقل شده است:
إِذَا رَأَیْتُمْ عَمُودًا أَحْمَرَ قِبَلَ الْمَشْرِقِ فِی رَمَضَانَ فادَّخِرُوا
طَعَامَ سَنَتِکُمْ فَإِنَّهَا سَنَةُ جُوعٍ.[23]
إِذَا رَأَیْتُمْ عَمُودًا مِنْ نَارٍ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فِی شَهْرِ
رَمَضَانَ فِی السَّمَاءِ فَأَعِدُّوا مِنَ الطَّعَامِ مَا اسْتَطَعْتُمْ
فَإِنَّهَا سَنَةُ جُوعٍ.[24]
سَتَبْدُو آیَةٌ عَمُودًا مِنْ نَارٍ یَطْلُعُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ یَرَاهُ
أَهْلُ الْأَرْضِ کُلُّهُمْ فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ فَلْیُعِدَّ لِأَهْلِهِ طَعَامَ
سَنَةٍ.[25]
اذَا رَأَیْتُمْ من السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَةً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ
تَطْلُعُ لَیَالِیَ فَعِنْدَها قدّام المهدیّ.[26]
إِذَا رَأَیْتُمْ عَمُودًا مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فِی السَّمَاءِ مِثْلَ النَّارِ
فِی رَمَضَانَ فَأَعِدُّوا طَعَامَ سَنَتِکُمْ
فَإِنَّهَا تَکُونُ سَنَةَ جُوعٍ.[27]
هنگامیکه عمود آتش از سمت مشرق در ماه رمضان قبل ظهور دیدید که برای همه اهل زمین نیز قابل رویت و مشاهده است، ذخیره غذایی یکسال را تهیه کنید که سال قحطی (سنة جوع) در پیش است.
همچنین در دیگر کتب اهلسنت از جمله: الفصول المهمه[28]، فرائد فوائد الفکر[29] نیز به نقل از پیامبر و امام باقر و امام صادق نقل شده است.[30]
گزاره آتش مشرق با عبارت های گوناگون (آیة الحدثان، عمود النار، العمود الأحمر) نقل شده است. و در منابع اهلسنت بیشتر بر وقوع رخداد آتش مشرق در ماه رمضان و رابطه آن با سنة الجوع (سال قحطی و گرسنگی) بیشتر تاکید شده است؛ البته در ادامه به شباهتها و تفاوتهای گزارش شیعی با منابع اهلسنت نیز اشاره خواهد شد.
اشتراکات و افتراقات گزارش آتش مشرق در منابع شیعه و اهلسنت
استشهاد به روایات اهلسنت، فقط زمانی موجه و صحیح است که مضمون آن در روایات اهلبیت نیز وجود داشته باشد. بنابراین، اثبات موضوعی در روایات اهلسنت، بدون توجه به روایات اهلبیت، صحیح نیست.
در موضوع این نوشتار نیز با مراجعه به منابع معتبر شیعی، در نگاه اول، احتمال «وحدت محتوایی» و اشتراک مضمونی گزاره آتش مشرق در شیعه با اهلسنت تقویت میشود:
إِذَا رَأَیْتُمْ عَلَامَةً فِی السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَةً مِنْ قِبَلِ
الْمَشْرِقِ تَطْلُعُ لَیَالِیَ فَعِنْدَهَا فَرَجُ النَّاسِ وَ
هِیَ قُدَّامَ الْقَائِمِ بِقَلِیلٍ.[31]
لَا بُدَّ أَنْ یَکُونَ قُدَّامَ الْقَائِمِ سَنَةٌ یَجُوعُ فِیهَا النَّاسُ
وَ یُصِیبُهُمْ خَوْفٌ شَدِیدٌ مِنَ الْقَتْل[32]؛
الْجُوعُ فَقَبْلَ قِیَامِ الْقَائِم.[33]
إِذَا رَأَیْتُمْ عَمُودًا أَحْمَرَ قِبَلَ الْمَشْرِقِ فِی رَمَضَانَ
فادَّخِرُوا طَعَامَ سَنَتِکُمْ فَإِنَّهَا سَنَةُ جُوعٍ.[34]
سَتَبْدُو آیَةٌ عَمُودًا مِنْ نَارٍ یَطْلُعُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ
یَرَاهُ أَهْلُ الْأَرْضِ کُلُّهُمْ فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ
فَلْیُعِدَّ لِأَهْلِهِ طَعَامَ سَنَةٍ.[35]
بنابراین، احتمال اینکه «عمود آتش مشرق» در ماه رمضان باشد و بعد از آن نیز سنة الجوع (سال قحطی) در پیش است، تقویت میشود. اما واضح است این مقدار اشتراک، الزاما به معنای وحدت محتوایی نیست البته دلیلی هم بر تفاوت وجود ندارد.
نهایت امر این است با مقایسه درمییابیم هرچند منابع فریقین اشتراکنظر دارند که آتش مشرق با فرج آلمحمد و ظهور مرتبط است اما مصادر شیعی به زمان وقوع آتش مشرق در ماه رمضان تصریح ندارند.
اعتبارسنجی «سندی» آتش مشرق
لازم به ذکر است گزاره «آتش مشرق قبل ظهور» در الغیبة نعمانی و اعلام الوری طبرسی، سه طریق دارد: الف. سند اول (ابیحمزه بطائنی از ابوبصیر از امام باقر) چون در دوران استقامت بوده، حدیث موثق است؛ ب. سند دوم (وهیب بن حفص از ابوبصیر از امام صادق) از نظر سندی، حدیث صحیح و معتبر است[36]؛ ج. سند سوم (العلاء بن رزین از محمد بن مسلم از امام باقر یا امام صادق) از نظر سندی، حدیث صحیح و معتبر است.[37]
آتش مشرق: صنع بشری (هویت جنگی)
مقصود از مشرق: ایران یا سایر کشورهای مشرق جغرافیایی؟
در تراث حدیثی، مقصود از «مشرق» به حسب قرائن و نسبت به مکان صدور حدیث، تشخیص داده میشود و نمیتوان در محدوده خاصی منحصر شود؛ مهمترین احتمالات در تعیین «محدوده جغرافیایی مشرق» از این قبیل است:
1. احتمال اول: چون مخاطب (راوی) و امام معصوم (امام باقر و امام صادق) در حجاز بوده است، مقصود مناطق شرق عربستان است.[38]
2. احتمال دوم: بنابر احادیث همخانواده در تراث مهدوی، مراد ایران است[39] کما اینکه در احادیث دیگر نیز از ایران و قوم سلمان فارسی به ارض مشرق تعبیر شده است.[40]
3. احتمال سوم: جمیع بلاد مشرق (همه سرزمینها اعم از مناطق دریایی و خشکی در مشرق جغرافیایی)[41]؛ بنابراین همه کشورها در شرق حجاز و جزیرةالعرب میتواند مقصود باشد از جمله ایران و عراق که نیز جزو بلاد مشرق نسبت به کشور عربستان میباشند.
آتش از مشرق: هویت جنگی
برخی از محققین نیز «عمود آتش در آسمان»، را پدیده فلکی میدانند و معتقدند: این قبیل روایات را میتوان در پیوند با موضوع «ستاره دنبالهدار» (النجم ذو الذنب) مورد بررسی قرار داد[42] ؛ که البته این دیدگاه در جای خود قابل بررسی است و نیازمند نوشتاری مستقل و جداگانه است.
البته «نار» به معنای حقیقی آن یعنی وقوع آتشسوزی طبیعی هرچند محتمل است لکن به قرائن «درون متنی» همچون واژه الهردی (آتش سرخ و زرد به رنگ زعفران)، زبانه کشیدن شعلههای آتش در آسمان به گونهای که توجه بیشتر مردم زمین را به خود جلب میکند، دستور ذخیره غذایی به مدت یکسال (سنة الجوع)[43]، همگی حاکی از وقوع جنگ دارد. خود سال گرسنگی و قحطی در جهان (سنة الجوع) نشانگر این است که هویت آتش مشرق، آتش جنگی است. زیرا گرسنگی و قحطی در ابعاد جهانی به صرف آتشسوزی و حریق و یا گدازههای آتشفشانی[44] در «منطقهای خاص» رخ نخواهد داد بلکه در واقع نار مشرق اشاره به این مهم دارد که امنیت جهانی به خطر افتاده است که اینچنین موجب جوع و قحطی خواهد شد.
قرائن «برون متنی» یعنی به قرینه سایر احادیث که از وقوع جنگ های خانمانسوز قبل ظهور گزارش شده نیز موید است. ضمن اینکه سخن از «فرج الناس و فرج آل محمد»، مناسبتی با آتشسوزی چندروزه ندارد بلکه آتشسوزی طبیعی، قرنها است که به وقوع میپیوندد. و در واقع سخن از «فرج الناس» بیانگر این است این آتش، نه تنها متوجه دشمنان امام عصر است بلکه متوجه «دشمنان بشریت» خواهد بود که بعد از آن به سبب شکست «ظالم جهانی»، چنین گشایشی ایجاد خواهد شد و این نیز خود قرینه دیگری است که مقصود آتشسوزی طبیعی نیست. از اینرو تعبیر «آتش مشرق قبل ظهور» اشعار به درگیری نظامی و جنگ دارد؛ و احتمال آتشسوزی طبیعی، احتمال ضعیف و بلکه منتفی است.
آتش در مشرق یا آتش از مشرق؟
سوال و ابهام اساسی دیگر این است که، آتش در مشرق است یا از سمت مشرق روانه میشود؟ (نار فی المشرق او نار من المشرق) کدام مقصود است؟ یعنی آتشی که از ناحیه دشمن بر منطقه مشرق فرود میآید و 3-7 روز طول میکشد یا آتشی که از سمت مشرق به دشمنان فرود خواهد آمد؟ شواهد تقویت فرض دوم یعنی آتشی که از سمت مشرق به دشمنان وارد میشود:
إِذَا رَأَیْتُمْ نَاراً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِق ...[45] إِذَا رَأَیْتُمْ عَلَامَةً
فِی السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَةً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِق ... .[46]
از طرفی با جستجو در میراث حدیثی شیعه، به موادر مشابهای نیز دست مییابیم که این دیدگاه را تقویت میکند از جمله، در تراث مهدوی، عبارت «من قبل المشرق» در احادیث دیگر نیز تکرار شده است و کاملا واضح است که از «سمت، ناحیه و جهت مشرق» مراد است:
الْمَهْدِیُّ ... یَکُونُ مَبْدَؤُهُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِق.[47]
مبداء و زمینهسازی حکومت امام مهدی از سمت مشرق است.
اما ممکن است بیان شود: «نار من المشرق» احتمال دارد حمله دشمن به ایران و مقاومت شیعی نیز باشد زیرا در اینصورت نیز مردم آتشی را از مشرق (ایران) میبینند. لکن ترجیح معنای عرفی «نار من قبل المشرق»، یعنی آتش از سمت مشرق به سوی دشمن است. در لسان احادیث نیز اینگونه تعابیر وجود دارد. به عنوان مثال، عبارت حدیثی «رایات من قبل خراسان»[48] آیا مقصود حرکت به سمت مکان دیگری (عراق) میباشد.
آیا آمریکا، عراق را به میدان جنگ تبدیل خواهد کرد؟
قرائن درون متنی دال بر فرض دوم است. و در صورت اندک آشنایی با لسان احادیث اهلبیت، عبارت «من قبل المشرق»، ترجیحا مقصود صدور آتش از ناحیه مشرق (ایران) به سوی دشمن است و نه وقوع آتش در سرزمین مشرق. لغت نیز بر همین معنا استوار است.[49]
بنابراین درباره گزاره نار (آتش) مشرق اگر کنایه از جنگ است، دو احتمال مطرح است: صدور جنگ از سمت مشرق یا وقوع جنگ در مشرق؟ و نیز با توجه به حرف «مِنْ»، عبارت بدینگونه خواهد بود: جنگ از سمت مشرق[50] یا جنگ در منطقه مشرق[51]. البته هرچند فرض دوم ترجیح دارد لکن هر دو دیدگاه قابلجمع است و فرقی ندارد. زیرا در هر صورت آتش و جنگ در ناحیه مشرق برای مردم و اهل زمین قابل رویت خواهد بود.
دیدگاههای مختلف درباره آتش جنگ مشرق قبل ظهور
اما صرفنظر از آنچه بیان گردید، با فرض اینکه هویت آتش مشرق قبل ظهور،
هویت جنگی است، چهار دیدگاه مهم مطرح است:
دیدگاه اول: آتش شرق حجاز قبل ظهور
هرچند مکان وقوع این آتش عظیم، به طور دقیق مشخص نشده است که در کدام کشور واقع خواهد شد؟ لکن قائلین دیدگاه اول با استناد به گزاره حدیثی وقوع آتش در حجاز (عربستان)، بیان میکنند که مقصود از آتش مشرق، احتمالا انفجار میادین نفتی در عربستان[52] مقصود است:
إِذَا وَقَعَتِ النَّارُ فِی حِجَازِکُمْ وَ جَرَى الْمَاءُ فِی نَجَفِکُمْ
فَتَوَقَّعُوا ظُهُورَ قَائِمِکُمْ[53]؛ إذا مَلَأَ نَجَفَکُمُ السَّیلُ
وَالمَطَرُ وظَهَرَتِ النّارُ بِالحِجازِ ... فَتَوَقَّعوا ظُهورَ
القائِمِ المُنتَظَر.[54]
آتش حجاز قبل ظهور
لازم به ذکر است، وقوع آتش در حجاز در منابع معتبر اهل سنت همچون صحیح بخاری و صحیح مسلم[55] نیز گزارش شده است. البته بیان گردید اطلاق مشرق بر مناطق شرقی حجاز (عربستان)، احتمال ضعیفی است. و اصولا آیا در احادیث، لفظ مشرق برای حجاز استعمال شده است؟ در لسان احادیث، مشرق به مناطق ایران، خراسان قدیم و ... بیشتر اطلاق میشده است و اهلبیت برای مناطق عربستان از واژه حجاز و جزیرةالعرب استفاده کردهاند. از اینرو احتمال دارد وقوع گزاره آتش در عربستان متفاوت از آتش مشرق قبل ظهور قلمداد شود.
دیدگاه دوم: آتش آذربایجان قبل ظهور
این دیدگاه بیان میکند با توجه به اینکه منطقه آذربایجان قدیم، جزو بلاد مشرق بوده است[56]، به قرینه گزاره حدیثی وقوع «آتش فتنه در آذربایجان»[57]، مقصود از آتش مشرق، همان آتش جنگ در آذربایجان قبل ظهور است. و در دلیلی عجیب بیان میکنند، راویان نار مشرق و نار آذربایجان، مشترک و یکی هستند[58]؛ از اینرو اتحاد مضمونی را ثابت میدانند که در واقع یک مفهوم به دو بیان مختلف ذکر شده است.
جواب واضح است: سیاق دو گزاره با هم فرق دارد؛ در گزاره «آتش آذربایجان» دعوت به سکون و عدم مداخله نظامی شده است در حالیکه در گزاره «آتش مشرق» سخن از فرج آلمحمد (گشایش شیعه) و دعوت به اتخاذ برنامه اقتصادی برای مقابله به تهدیدات سال قحطی شده است.
اما ممکن است اینگونه پاسخ داده شود: اگر در فتنه آتش آذربایجان قبل ظهور از سلاح هستهای و حمله اتمی استفاده گردد، آنگاه شعلههای انفجار هستهای شبیه توصیف گزاره آتش مشرق (الهردی: آتش به رنگ سرخ و زرد) است و باید بعد از آن ذخیره مواد غذایی برای یکسال انجام شود.
و البته درباره آتش فتنه و جنگ در آذربایجان قبل ظهور -که از گسلهای فعال شرارت جنگ جهانی در قبل ظهور خواهد بود- به تفصیل در نوشتاری مستقل و جداگانه، بحث و گفتگو شده است.[59]
دیدگاه سوم: حمله دشمن به ایران و محور مقاومت شیعی
دیدگاه سوم، نگاه بسیار متفاوتی را نسبت به دو دیدگاه پیشین، ابراز و بیان مینماید: مقصود از آتش مشرق، به قرینه اینکه مشرق در تراث مهدوی به ایران نیز اطلاق شده است، میتواند حمله دشمن تلقی شود. البته مدافعان این نظریه در تقویت این دیدگاه سوم میکوشند به شواهدی از میراث حدیثی، نیز استناد نمایند که به اجمال[60] فقط یکی از ادله قائلین این دیدگاه نقد و بررسی خواهد شد:
استناد به توقیع امام عصر به شیخ مفید
در کتاب الاحتجاج طبرسی و در توقیع منسوب امام عصر به شیخ مفید، ضمن ارائه دستورات و برشمردن وظایف شیعیان، به وقوع رویدادها و اخبار غیبی در «جغرافیای ظهور» نیز اشاره میشود؛ از جمله: در ماه جمادی از آسمان و زمین، علامتهایی آشکار میشود. قوم مشرق (ایرانیان)، محزون و غمگین میشوند. بعد حوادثی در عراق رخ میدهد و «مارقین» بر بخشی از امور عراق مسلط میشوند که مخالف محور مقاومت شیعی هستند. درباره عبارت «مرّاق عن الاسلام (خارج از اسلام) و تسلط آنها بر عراق، دو احتمال مطرح است: 1. مرّاق یعنی مسلمان (همچون خوارج که مارقین نام گرفتند) اما مخالف جریان زمینهساز شیعی که با کودتا یا تزویر بر قدرت مسلط خواهند شد؛ 2. مرّاق یعنی غیرمسلمانان همچنانکه درباره همپیمان غربی یهود نیز «مارقة الروم» اطلاق شده است. البته جمع بین دو احتمال نیز امکانپذیر است (جریان درون مذهبی مخالف محور مقاومت شیعی در عراق که از حمایت غربیها نیز برخوردار هستند).
تضعیف جبهه حق در امور عراق ادامه دارد تا اینکه یکی از سران شرور مخالف شیعه -و به قرینه اینکه در ادامه سخن از باز شدن حج است، میتوان دریافت راه حج قبل از آن بسته بوده است - در عربستان سعودی به هلاکت میرسد؛ آنگاه حوادثی شگرف و خشنودهکننده برای شیعیان آغاز خواهد شد:
إِذَا حَلَّ جُمَادَى الْأُولَى مِنْ سَنَتِکُمْ هَذِهِ فَاعْتَبِرُوا بِمَا یَحْدُثُ فِیهِ وَ اسْتَیْقِظُوا
مِنْ رَقْدَتِکُمْ لِمَا یَکُونُ فِی الَّذِی یَلِیهِ سَتَظْهَرُ لَکُمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةٌ جَلِیَّةٌ وَ مِنَ الْأَرْضِ
مِثْلُهَا بِالسَّوِیَّةِ وَ یَحْدُثُ فِی أَرْضِ الْمَشْرِقِ مَا یَحْزُنُ وَ یُقْلِقُ وَ یَغْلِبُ مِنْ بَعْدُ
عَلَى الْعِرَاقِ طَوَائِفُ عَنِ الْإِسْلَامِ مُرَّاقٌ تَضِیقُ بِسُوءِ فِعَالِهِمْ عَلَى أَهْلِهِ الْأَرْزَاقُ
ثُمَّ تَنْفَرِجُ الْغُمَّةُ مِنْ بَعْدُ بِبَوَارِ طَاغُوتٍ مِنَ الْأَشْرَارِ ثُمَّ یُسَرُّ بِهَلَاکِهِ الْمُتَّقُونَ الْأَخْیَارُ
وَ یَتَّفِقُ لِمُرِیدِی الْحَجِّ مِنَ الْآفَاقِ مَا یُؤَمِّلُونَهُ مِنْهُ عَلَى تَوْفِیرٍ عَلَیْهِ مِنْهُمْ وَ اتِّفَاقٍ
وَ لَنَا فِی تَیْسِیرِ حَجِّهِمْ عَلَى الِاخْتِیَارِ مِنْهُمْ وَ الْوِفَاقِ شَأْنٌ یَظْهَرُ
عَلَى نِظَامٍ وَ اتِّسَاق.[61]
چون ماه جمادى الاولى فرا رسید، باید از آنچه روى میدهد، عبرت بگیرید و از آنچه بعد از آن واقع مىشود، از خواب غفلت بیدار شوید (هوشیار باشید). علامت آشکارى از آسمان براى شما پدید مىآید و نظیر آن در زمین نیز ظاهر مىگردد. و حوادثی در سرزمین مشرق اتفاق میافتد که موجب غم و اندوه است و مردم را به وحشت مىاندازد. آنگاه بیدینان بر عراق مسلط میگردند و بواسطه سوءاعمال آنها اهل عراق دچار سختی در معیشت و کمبود رزق میشوند، سپس این محنت با مرگ یکى از اشرار از میان میرود و از مرگ او، پرهیزکاران و شیعیان خشنود میگردند، و مردمى که از اطراف عالم آرزوى حج بیتاللَّه دارند، به آرزوى خود میرسند و به حج میروند.
یکی از «ادله علمی» قائلین به اتحاد مضمونی آتش مشرق با حمله دشمن به مناطق شیعی را ذکر کردیم. البته ناگفته نماند برخی افراد و جریانها از نگاه آکادمیک و علمی خارج شده و صرفا با «اغراض سیاسی»[62] در جهت مخالفت با انقلاب زمینهساز و تضعیف جبهه حق، در ترویج دیدگاه سوم میکوشند، در حالیکه میبایست طرح این نوع دیدگاههای متفاوت در کرسیهای نظریهپردازی و با حضور صاحبنظران و نیز رعایت موازین علمی و اجتهادی، به بحث و گفتگو و تبادل آراء و اندیشه در اینباره پرداخت.
ظاهر بر این است در عصر غیبت کبری، فقط توقیع برای شیخ مفید صادر شده است[63]. اما از طرفی چون توقیع در حدود هزار سال پیش نقل شده و مشتمل بر «ملاحم و اخبار غیبی» بوده است[64]، به مقتضای قرائن و نیز نقل متن توقیع در کتاب معتبر احتجاج، و البته قبل از آن، وجود بخشی از متن توقیع در کهنترین نسخه مصباح طوسی[65]؛ بنابراین از آنجا که این توقیعات منسوب به امام عصر است، انکار قطعی آن روا نیست[66] اما اثبات شدنی نیز نیست[67]؛ البته کماکان، درباره صحت و انتساب توقیع، جای گفتگو و بررسی بیشتری وجود دارد.[68]
اشتمال توقیع بر ملاحم و اخبار غیبی؟
صرف نظر از «انتساب صدور قطعی» توقیع برای شیخ مفید، سوال مهمّی مطرح میشود که: این فقره از توقیع برای رویدادهای قبل ظهور است یا مربوط به دوران شیخ مفید؟
ظاهر عبارت «سنتکم»، بر این است که مربوط به حوادث عصر شیخ مفید است[69] و نه زمان قبل ظهور؛ بویژه اینکه در این توقیع، ذکری از نشانههای ظهور نیست که بیانگر این باشد سخن از رخدادهای متصل به ظهور است؛ اما ممکن است چنین مطرح شود: با تتبع در میراث مهدوی، درمییابیم قاعده «تکرار تاریخ»[70] در برخی گزارههای مهدوی نیز جاری است از جمله تکرار «حکومت مکر و خدعه بنیعباس در آخرالزمان» که در کلام امام معصوم به صراحت تاکید شده است.[71]
صرف نظر از پذیرش یا عدم پذیرش قاعده «تکرار تاریخ» و سرایت آن به گزاره های مهدوی -که نیازمند گفتگو و بررسی بیشتری است- اما سوالی مطرح میشود: آیا در عصر شیخ مفید، مورخین و تاریخنگاران، چنین حوادثی را در ارض مشرق (ایران) و عراق ثبت کردند که بعد از آن، نیز هلاک و مرگ یکی از حاکمان مخالف شیعه نیز ثبت شده باشد و بعد از مرگ وی، راه حج که برای مدتی بسته شده است، باز شود؟
سیدمحمد صدر، مشرق را ایران دانسته و حادثه حزنانگیز را نیز به جنگهای زمان شیخ مفید در دوران حکومت آلبویه مرتبط میداند که با هجوم و حمله سلجوقیان به ایران، سلطان طغرل سپس وارد عراق گردید و جنایتهای بیشماری انجام داد و مردم عراق با سختی معیشت و قحطی مواجه شدند تا اینکه طغرل به هلاکت رسید و بعد از چند سال، شیعیان توانستند به حج مشرف شوند.[72]
البته سید محمد صدر در کتاب تاریخ الغیبة، هرچند سعی کرده است، رویدادهای تاریخی آن زمان را کشف و با متن توقیع، شرح دهد لکن درباره «رویداد آسمانی و زمینی» و انطباق آن با تاریخ، با سختی و تناقض مواجه شده است. شهید صدر ثانی، بیان میکند: «تاریخ، رویداد روى زمین را چنین بازگو مىکند که: در نیمه همان ماه جمادى الاولى، دریاى شور طغیان کرده و آب به ایله رسید و بعد از دو روز وارد شهر بصره گردید. رویداد آسمانى نیز عبارت از سقوط پىدرپى شهابهاى آسمانى است که مورّخین از آنها به سقوط ستارهها تعبیر کردهاند، که به هنگام سقوط، صداهاى هولناکى همراه با رؤیت روشنایى شدیدى، شنیده مىشد. این رویداد آسمانی در سال صدور نامه نبوده است بلکه چند سال بعد در سال 417 رخ داده است»؛ اما گویا وی متوجه ضعف استدلال خویش میشود و در صدد رفع آن بر میآید. وی در ادامه مینویسد: «اگر اشکال شود: ظاهر عبارت نامه حضرت در آن است که این رویدادها در همان ماه جمادى الاولى سال 410 واقع خواهد شد. در پاسخ دو احتمال مطرح خواهد شد: یا ظاهر عبارت نامه در مورد رویدادهاى آسمانى نادیده میگیریم و براى صدق و صحت عبارت، همان رویداد زمینى را در آن سال کافى بدانیم؛ و نیز این احتمال مطرح است در جمادى الاولى آن سال، رویدادى آسمانى نیز اتفاق افتاده اما تاریخ آن را ثبت نکرده است».[73] اما واضح است این فقره از سخن سیدمحمد صدر، ناتمام است و از استدلال قوی برخوردار نیست.
البته سوالی که کماکان باقی میماند اینکه: آیا حوادث فوق در زمان شیخ مفید رخ داده است؟ اگر به طور کامل اتفاق نیفتاده، آنگاه احتمال اینکه این حوادث مرتبط به رخدادهای قبل ظهور در ایران و عراق و مشتمل بر اخبار غیبی باشد، مطرح خواهد شد.
از نظرگاه علمی، دیدگاه سوم با تردید جدی روبرو است و البته در نوشتاری جداگانه، ابهامات آن نیز به تفصیل بیان شده است (لینک).[74]
دیدگاه چهارم: حمله ایران و جبهه شیعی به مثلث «غربی، عبری، عربی»
این دیدگاه که شواهد فراوانی نیز در تقویت آن اقامه میکنند، از جمله: وقتی در گزاره آتش مشرق، سخن از «فرج آلمحمد» است یعنی حمله ایرانیان زمینهساز[75] و محور مقاومت شیعی به دشمن و شکست دشمنان امام عصر در جغرافیای ظهور. و البته با تشکیل «خانواده حدیثی» بعد از «مرحله سیوف» چه اتفاقی میافتد که دشمن مجبور به پذیرش حق یا حداقل بخشی از حق ایرانیان خواهد شد و عقبنشینی میکند؟ جز اینکه پیروزیهای برای جبهه شیعه و ایرانیان حاصل شده است که دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانیان خواهد شد.
بنابراین آتش مشرق بر مواضع دشمن، شباهت عجیبی با مرحله «سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم» در گزاره انقلاب ایران قبل از ظهور دارد. زیرا این عبارت تصریح در جنگ ندارد بلکه به نوعی «رویاروی نظامی محدود» را تداعی میکند. بویژه اینکه آتش مشرق نیز کمتر از 7 روز است که مقصود جنگ وسیع و گسترده نیست و صرفا تقابل نظامی را میرساند و از این جهت باهم «اشتراک محتوایی» دارند.
البته به قرینه، عبارت «قتلاهم شهداء»، طبیعی است در میدان تقابل نظامی با دشمن، برخی مناطق مورد هدف نیز قرار گیرد و خسارتهای مادی و معنوی تحمیل شود و زمینهسازان به مقام رفیع شهادت نائل شوند؛ اما یقینی است، به قرینه عبارت «فَیُقَاتِلُون فَیُنْصَرُون» و نیز عبارت «فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَه»، در نهایت این دشمن است که شکست میخورد و ضربه نهایی بر مثلث «غربی، عبری، عربی» وارد خواهد شد؛ و محور مقاومت دست برتر نظامی را در معادلات «جغرافیای ظهور» و در مسیر «کربلا تا قدس» خواهد داشت.
حمله نظامی ایران و جبهه شیعی به دشمن در زمین و دریا
بنابراین واقعه «عمود آتش مشرق»، حادثه صنع بشری و هویت جنگی دارد و به قرینه عمود آتش، حمله به هدف و مکان معین از مواضع دشمن و از جمله رویدادهای قبل از ظهور است، به گونهای که شعلههای آتش سرخ و زرد (الهردی) به سمت آسمان زبانه میکشد (عمود) و بسیار هولناک توصیف شده است (عظیمه) و تا چند شبانهروز ادامه خواهد داشت (تطلع لیالی) و بین 3 تا 7 روز ادامه خواهد داشت (ثلاثه او سبعه ایام) و برای تمام مردم جهان، این رخداد جنگی از طریق شبکههای تصویری و وسائل ارتباط جمعی و شبکههای تلویزیونی قابل مشاهده خواهد بود (یراه اهل الارض کلهم) و به منزله آغاز پیروزیهای جبهه حق بر علیه باطل در حوادث منتهی به ظهور خواهد شد (قدام القائم بقلیل).
که البته آتش مشرق خود نشانه آغاز تدریجی قحطی و گرسنگی فراگیر در جهان است (سنة الجوع) که باید برای یکسال ذخیره مواد غذایی ومایحتاج مردم توسط حکومتها تامین شود (فلیعدّ لأهله طعام سنة).
و بدینسان، با فشار دشمن بر جبهه مقاومت شیعی و حمله به منافع یکدیگر، سرانجام ایران زمینهساز ظهور، ضربه نهایی و پیروزمندانه را در «مرحله سیوف»، تحت عنوان عملیات «آتش مشرق» بر هدف مشخص از مواضع دشمن در زمین و دریا، فرود خواهد آورد.
و دشمن شکست خورده، مجبور به پذیرش بخشی از خواستههای ایرانیان خواهد شد (فیعطونه ماسالوه) لکن ایرانیان به دلیل قرب ظهور (قدام القائم بقلیل) و نیز تغییر معادلات جهانی همچون اختلاف و قتل بین غربیها (هرج الروم) نمیپذیرنند (فلا یقبلونه) بلکه مهیای فتح عظیم و پیروزی نهایی بر دشمن (مارقۀ الروم و اسرائیل) در مرزهای فلسطین در آستانه ظهور خواهند شد (فیقوموا) و در نهایت پرچم انقلاب و تمام امکانات سختافزاری و نرمافزاری انقلاب خویش را به حضرت صاحب الامر امام مهدی خواهند سپرد (فلا یدفعونها الا الی صاحبکم).
اعتبارسنجی «محتوایی» آتش مشرق قبل ظهور
3-7 شبانهروز: تقابل نظامی و جنگ محدود
مدت آتش مشرق حداقل سه روز، اما از هفت روز بیشتر نخواهد شد؛ و نیز احتمال دارد نشانهای برای تبادل آتش و ضربات متقابل بین طرفین در مدت کوتاه باشد و نشانگر این است آتش مشرق منجر به «جنگ فراگیر» نخواهد شد. اما در عین حال، پرده از رازی مهم برمیدارد: ضربات و آتش حمله چنان غافلگیرانه خواهد بود که به چند روز نرسیده، نتایج سریع و خیرهکننده برای یکی از طرفین حاصل خواهد شد. و با تشکیل «خانواده حدیثی» و به قرینه «مرحله سیوف» که بعد از آن دشمن مجبور به پذیرش خواستهها خواهد شد، نشان میدهد، هرچند یین ایران ودشمنان، تقابل نظامی رخ خواهد داد اما ضربات محور مقاومت شیعی بر علیه دشمنان، قویتر و کوبندهتر خواهد بود.
عمود آتش، اشاره به حادثه و مکان معین دارد
در فرض وحدت محتوایی گزارش شیعه با اهل سنت، نار مشرق به
وصف «عمود آتش» توصیف شده است.
عمود در لغت یعنی آنچه از زمین به آسمان است و نه آنچه در آسمان به صورت عمودی ظاهر میشود و این دیدگاه پدیده فلکی و نجومی بودن آتش مشرق را تضعیف میکند. و اصولا در تراث مهدوی، تعبیر «نار» بیشتر برای فتنهها و جنگ استعمال شده است.
ضمن اینکه، تعبیر «عمود آتش»، اشاره به هدفگیری و ضربه نظامی به مواضعی دارد که بعد از آن، ستونی از آتش در آن مکان شعلهور خواهد شد و آتش به شکل عمودی به آسمان، زبانه خواهد کشید. و تعبیر «عظیم» برای آتش، نیز دلالت بر اشتعال و آتش گرفتن هدفی بزرگ در زمین و دریا دارد که موجب چنین آتشسوزی بزرگ و هولناک در مناطق پیرامونی جغرافیای ظهور خواهد شد.
آیا عمود آتش مشرق، اشاره به حمله اتمی دارد؟
البته حمله به تاسیسات هستهای، منتفی است زیرا از نظر علمی، اولا آتش حمله اتمی برای چند روز ادامه پیدا نمیکند[76] و ثانیا به شکل عمودی نیست؛ ضمن اینکه رنگ آتش حاصل از حمله اتمی و مشابه آن، سفید و خاکستری است در حالیکه آتش مشرق به رنگ سرخ زعفرانی گزارش شده است.
انفجار اتمی
البته هرگونه حمله اتمی، شعلههای جنگ جهانی را شعلهور خواهد کرد. در حالیکه مطابق کدهای حدیثی، منطقه خاورمیانه جزو مناطق اصلی شرارتهای جنگ جهانی نیست بلکه تمدن غرب (هرج الروم) و غیرمسلمانان درگیر جنگ جهانی قبل ظهور خواهند بود. شیعیان و مسلمانان خاورمیانه در مثلث «کوفه، مکه و قدس» به دلایلی که ذکر گردید، از شعلههای جنگ جهانی نسبتا به دور هستند[77] و کمتر آسیب میببینند.[78]
و اگر فرض بر این است که سخن از حمله به تاسیسات اتمی است، طبق کدهای حدیثی، این قوم مشرقی (ایرانیان زمینهساز) هستند که بر دشمن پیروز میشوند[79]؛ بنابراین جبهه پیروز و فاتح میدان درگیری نظامی (جبهه مقاومت شیعی)، امکان ندارد مورد حمله اتمی واقع شود و در عین حال، پیروز نهایی میدان جنگ نیز باشد.
ضمن اینکه به دلیل «توازن رعب» هرگونه حمله اتمی به ایران، موجب زوال و نابودی زودتر از موعد رژیم اسرائیل خواهد شد. از اینرو به قیمت حفظ یهودیان اسرائیل که به خیال باطل خویش، بتوانند مبعد سلیمان را رونمایی کنند-که شرط اساسی بازگشت مسیح از دیدگاه صهیونیست مسیحی است[80]- اتاق فکرهای طراح جنگ، از هرگونه حمله اتمی بر علیه شیعه خودداری خواهند کرد. اما از جبهه باطل در هنگام غرق شدن، هر احتمالی غیرمعقولی وجود دارد بویژه اگر پشت صحنه با اعتقاد مذهبی نیز آغشته شود.
الهردی: حمله نظامی در زمین و دریا
یکی از دلایلی که احتمال پدیده فلکی بودن گزاره آخرالزمانی آتش مشرق را تضعیف میکند، توجه به جوهره معنایی واژه «الهردی» است. در معاجم لغت عربی، الهردی را آتش زرد و سرخ که به دلیل شدت اشتعال به رنگ زعفران میگراید[81]، ذکر کردند؛ کارشناسان مهدوی نیز همین معنا را برگزیدند.[82]
بنابراین با توجه به جوهره معنایی واژه «الهردی»، آتش مشرق متصف به شعلههای سرخ زعفرانی که به آسمان زبانه میکشد، بیانگر حمله به هدفی بزرگ در زمین و دریا است که به علت دشواری در فرایند اطفای حریق، تا چند روز نیز ادامه خواهد داشت.
زمان وقوع آتش مشرق: ماه رمضان؟
گزاره آتش مشرق در کتب حدیثی شیعه بدون اشاره به زمان خاصی، صرفا به عنوان حادثهای قبل ظهور، نقل شده است:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ... قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ عَلَامَةً
فِی السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَةً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ تَطْلُعُ لَیَالِیَ
فَعِنْدَهَا فَرَجُ النَّاسِ وَ هِیَ قُدَّامَ الْقَائِمِ بِقَلِیلٍ.[83]
از ابوبصیر به نقل از امام صادق: هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق دیدید که برای چند شبانهروز ادامه داشت، در آن هنگام، فرج مردم و نزدیکیهای ظهور قائم است.
اما در کتب اهلسنت به وقوع آتش مشرق در ماه رمضان تصریح شده است:
إِذَا رَأَیْتُمْ عَمُودًا أَحْمَرَ قِبَلَ الْمَشْرِقِ فِی رَمَضَانَ فادَّخِرُوا
طَعَامَ سَنَتِکُمْ فَإِنَّهَا سَنَةُ جُوعٍ.[84] إِذَا رَأَیْتُمْ عَمُودًا مِنْ
قِبَلِ الْمَشْرِقِ فِی السَّمَاءِ مِثْلَ النَّارِ فِی رَمَضَانَ فَأَعِدُّوا
طَعَامَ سَنَتِکُمْ فَإِنَّهَا تَکُونُ سَنَةَ جُوعٍ.[85]
هنگامیکه عمود آتش از سمت مشرق در ماه رمضان قبل ظهور دیدید که برای همه اهل زمین نیز قابل رویت و مشاهده است، ذخیره غذایی یکسال را تهیه کنید که سال قحطی (سنة جوع) در پیش است.
بنابراین، مطابق گزارش اهلسنت «عمود آتش مشرق» در ماه رمضان است و بعد از آن نیز سنة الجوع (سال قحطی) در پیش است، اما واضح است این مقدار اشتراک، الزاما به معنای وحدت محتوایی نیست البته دلیلی هم بر تفاوت وجود ندارد. صرفا با مقایسه درمییابیم هرچند منابع فریقین اشتراکنظر دارند با ظهور مرتبط است اما مصادر شیعی به زمان وقوع آتش مشرق در «ماه رمضان» تصریح ندارند. ضمن اینکه احتمال دارد، دو حادثه جداگانه باشند.
فرج آلمحمد: ظهور
با تتبع در تراث حدیثی شیعی، درمییابیم عبارت «فرج آل محمد» و مشابه آن، علاوه بر معنای «گشایش در عصر غیبت»، در بشارت «قرب ظهور» امام مهدی نیز استعمال شده است[86] و حتی در ادعیه منقول از معصومین، قرین برپایی دولت اهلبیت و حکومت امام مهدی ذکر شده است[87]؛ و اصولا عبارتهای دیگر همچون: «فرج عظیم»، «فرج الناس»، «انتظروا الفرج»، «فرج شیعتکم» و «فرج آل محمد» و سایر مشتقات آن، همگی در احادیث علائم ظهور و فقط در تراث مهدوی، استعمال شدهاند[88] و نشان از حوادثی است که «بشارت نزدیکی و قرب ظهور» را به همراه دارد.
مضافا بر اینکه محقق پرتوان و احیاگر نسخ شیعی (مرحوم غفاری) در تحقیق کتاب الغیبة نعمانی،علاوه بر نسخه «فتوقعوا فرج آل محمد»، عبارت «فتوقعوا الفرج بظهور القائم» را نیز ذکر کرده است.[89]
البته در ادامه حدیث، زمان عمود آتش و «فرج آلمحمد» در زمان «قدّام القائم» (نزدیکی ظهور) تعبیر و تفسیر شده است که دیگر جای هیچگونه بحث و شکی باقی نمیماند:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا
رَأَیْتُمْ نَاراً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ شِبْهَ الْهُرْدِیِّ الْعَظِیمِ تَطْلُعُ
ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ أَوْ سَبْعَةً فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ
إِنْ شَاءَ اللَّه.[90]
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ... قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ عَلَامَةً
فِی السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَةً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ تَطْلُعُ لَیَالِیَ
فَعِنْدَهَا فَرَجُ النَّاسِ وَ هِیَ قُدَّامَ الْقَائِمِ بِقَلِیلٍ.[91]
از ابوبصیر به نقل از امام صادق: هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق دیدید که برای چند شبانهروز (بین 3-7 شبانه روز) ادامه داشت، در آن هنگام، فرج مردم و نزدیکیهای ظهور قائم است.
لازم به ذکر است در تراث حدیثی مهدوی، عبارت «فرج آلمحمد» در دو موضوع به کار رفته است: الف. مرگ پادشاه عربستان و اعلان خبر مرگ او در موسوم حج[92] که دشمن شیعه و همپیمان سفیانی مورد حمایت غربیها است؛ ب. در واقعه عمود آتش مشرق نیز عبارت فرج آلمحمد استعمال شده است و حاکی از اهمیت فوقالعاده این دو حادثه مهم برای شیعیان در «جغرافیای ظهور» دارد.
عبارت فرج آلمحمد، اشاره به شکستهای پیاپی دشمن و پیروزی نهایی جبهه مقاومت شیعی بر علیه باطل در حوادث منتهی به ظهور خواهد بود. و در کمال شگفتی با عبارت «فیعطون ما سالوه فلایقبلونه» در مراحل انقلاب ایرانیان نیز هماهنگی دارد. زیرا اگر نصر، فتح و پیروزی برای جبهه شیعی اتفاق نیافتاده باشد (فرج آلمحمد)، چه دلیلی دارد دشمن سرکش که در دو مرحله از حق قوم مشرق ممانعت کرده است، این بار با ذلت و فروتنی، مجبور به پذیرش خواستههای ایرانیان شود؟
امام خامنهای: قتلاهم شهداء، موجب قرب و نزدیکی ظهور شدند
و البته تاکید «فرج آلمحمد» (قدّام القائم) بعد عبارت «فرج الناس» یعنی حق مظلوم از ظالم گرفته خواهد شد. نکته مهم دیگر، سخن از «فرج الناس» بیانگر این است این آتش انتقام سخت، نه تنها متوجه «دشمنان امام عصر» است بلکه متوجه «دشمنان بشریت» نیز خواهد بود که بعد از آن به سبب شکست «ظالم جهانی»، چنین گشایشی برای عموم مردم نیز حاصل خواهد شد.
مرحله «سیوف»: تقابل نظامی و «انتقام سخت» ایران
از منظر آیندهپژوهی مهدوی، هرچند درباره واقعه «عمود آتش مشرق» قبل ظهور، نمیتوان به جمعبندی قطعی رسید لکن به قرینه اشاره به «فرج آلمحمد» و جوهره معنایی واژه «الهردی»، دیدگاه دوم (هویت جنگی) ترجیح دارد و قدر متیقن در صورت وحدت محتوایی گزاره «آتش مشرق» در فریقین، نشانه و علامت «سنة الجوع» و وقوع «جنگ جهانی» قبل ظهور نیز است.
صرفنظر از اینکه ماهیت آتش مشرق قبل ظهور، چیست و کدام دیدگاه ترجیح دارد؟، اما شکی نیست ایرانیان بعد از دو مرحله «مطالبه حق» از دشمن و البته یاس از اخذ حق خویش آنگاه در مرحله بعد «مرحله سیوف» چنان قدرتمند و طوفانی ظاهر خواهند شد و در «تقابل نظامی» با دشمن انتقام سخت را بر مثلث «غربی، عبری، عربی» وارد خواهند ساخت که دشمن مجبور به اعطای بخشی از حق ایرانیان خواهد شد اما مقاومت شیعی به دلایل مختلف از جمله تغییر شرایط معادلات جهانی در اثر واقعه «هرج الروم»، آماده «رویارویی حتمی» و جنگ با دشمن (اسرائیل و مارقة الروم) در آستانه ظهور خواهند شد.
حمله به منافع نظامی مثلث «غربی، عبری، عربی»
سوال اساسی و بسیار مهم اینکه: ایرانیها در کدام میدان، وارد فاز نظامی میشوند و جنگ سیوف، عملیاتی خواهد شد؟ واضح و مبرهن است، از آنجا که ایرانیان، هدف زمینهسازی ظهور را بر عهده دارند (لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُم)، و در گزاره آتش مشرق نیز سخن از فرج آلمحمد است، طبیعی است جنگ با همپیمانان سیاسی و نظامی «سفیانی» (دشمن اصلی امام عصر)[93] یعنی عملیات نظامی بر علیه مواضع دشمنان در محور مثلث «عربی[94]، غربی[95]، عبری[96]» در دستور کار خواهد بود.
مثلث «غربی، عبری، عربی»
جنگ دریایی ایران با آمریکا، اسرائیل و ناتوی عربی
البته در این میان، نقش «قدرت نظامی دریایی جبهه مقاومت شیعی» قبل ظهور، بسیار حائز اهمیت است. در کتاب الإختصاص و نیز کتاب دلائل الامامة از ابوبصیر نقل میشود: نزد امام صادق بودم. مردى اهل خراسان (ایران) نزد ایشان بود و با ایشان به زبانى گفتگو مىکرد که من نمىفهمیدم (صحبت به زبان فارسی) و سپس با زبانى صحبت کردند (زبان عربی) که من فهمیدم. امام صادق فرمود: پایت را بر زمین بکوب؛ ناگهان دریایى هویدا مىشود که بر سواحلاش، سوارانی هستند که گردنهای خود را بر فراز زین اسبهایشان گذاشتهاند (کنایه از آمادگی نظامی نیروی دریایی جبهه زمینهساز ظهور برای جنگ با دشمنان). امام صادق فرمود: آنان، در زمره انصار قائم (زمینهسازان ظهور) هستند:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ
مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ هُوَ یُکَلِّمُهُ بِلِسَانٍ لَا أَفْهَمُهُ ثُمَّ رَجَعَ
إِلَى شَیْءٍ فَهِمْتُهُ فَسَمِعْتُ أَبَاعَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ ارْکُضْ
بِرِجْلِکَ الْأَرْضَ فَإِذَا بَحْرُ تِلْکَ الْأَرْضِ[97] عَلَى حَافَتَیْهَا
فُرْسَانٌ قَدْ وَضَعُوا رِقَابَهُمْ عَلَى قَرَابِیسِ سُرُوجِهِمْ
فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ: هَؤُلَاءِ أَصْحَابُ (أَنْصَار) الْقَائِم.[98]
رصد ناوهای آمریکایی در خلیج فارس
لازم به ذکر است عبارت «هولاء انصار القائم»، الزاما اشاره به اصحاب خاص حلقه اول (313 نفر) امام عصر نیست. زیرا متواتر است که اصحاب خاص حضرت در مکه مکرمه کنار کعبه اجتماع میکنند در حالیکه در این حدیث، به حضور یاوران امام عصر در سواحل دریا (بَحْرُ عَلَى حَافَتَیْهَا) و در حالت آمادهباش نظامی (ُفرْسَانٌ قَدْ وَضَعُوا رِقَابَهُمْ عَلَى قَرَابِیسِ سُرُوجِهِمْ) اشاره شده است. از اینرو شاید این عبارت اشاره به یاوران و زمینهسازان ظهور و نقش مهم آنان در مقابله با دسیسههای دشمن بر علیه شیعه در جنگهای دریایی دارد. و حتی در فرض اینکه مقصود سیصد وسیزده نفر اصحاب خاص حضرت باشد، از آنجا که غالب یاران امام عصر، از عجم میباشند، ایرانیها نیز مشمول آن هستند.
نگاه «حداقلی» جریان شریعتگرای سنتی
البته این توهم اشتباه در میان برخی «شریعتگرایهای سنتی» با نگاه «حداقلی» به فرایند ظهور، نضج و شکل گرفته است که امام عصر نیازی به زمینهسازی و حمایت نظامی ندارد در حالیکه با اندکی تدّبر در تراث مهدوی، متوجه میشویم: غلبه نرمافزاری و سختافزاری بر «هیمنه پوچ استکبار» حتی بعد از ظهور که خود امام عصر نیز حضور دارند، با کمک و نصرت زمینهسازان اتفاق خواهد افتاد؛ و حضرت مهدی از نسل امام حسین با کمک سلاح یارانش و یاری زمینهسازان، دشمنان را شکست خواهند داد:
مَهْدِیاً مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ یحَرِّفُهُمْ بِسُیوفِ أَوْلِیائِهِ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ.[99]
قوم زمینهساز، که شعارشان «یالثارات الحسین» است و آرزوی شهادت دارند و به وسیله آنان است، امام مهدی یاری و نصرت خواهد شد:
یتَمَنَّونَ اَنْ یقتَلُوا فِی سَبیلِ اللّه شِعارُهم یا لَثاراتِ
الحُسَینِ... بِهِم یَنصُرُ اللَّهُ إمامَ الحَقِّ.[100]
و همگان میدانند این مهم، یکشبه حاصل نخواهد شد. بلکه شیعه باید «اوج آمادگی و اقتدار نظامی» قبل ظهور را حفظ نماید زیرا مخاطراتی فراوانی شیعه را تهدید میکند و از این رهگذر میتوان برداشت غلط و اشتباه مخالفین «تشکیل قدرت منجسم شیعی» -تحت شعار واحد «زمینهسازی» در «جغرافیای ظهور»- را بیش از بیش احساس کرد. زیرا چگونه ممکن است نقشههای پیچیده جبهه باطل را خنثی نمود در حالیکه شیعه قبل ظهور از قدرت نظامی سختافزاری و نرمافزاری به هدف یاری امام عصر برخوردار نباشد؟
امام خمینی: مسئولینی که در فکر زمینهسازی ظهور نیستند، خائن و خطرساز هستند (لینک)
بعد از اثبات اینکه شیعه به دلایل عقلی و نقلی، ضرورت دارد در مثلث «کوفه، مکه و قدس»، فرایند زمینه سازی را سرعت بخشد، آنگاه این سوال مطرح میشود: و اگر در عصر ظهور، به سر میبریم، متعاقب آن چه تکالیف فردی و اجتماعی برای جامعه زمینهساز در مقابله به دسیسههای جبهه باطل، ایجاد خواهد شد؟
و البته به فرموده امام خمینی: امید است عصر معاصر، عصر ظهور باشد (خمینی، صحیفه امام، ج21، ص327) و این قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین باشد (خمینی، صحیفه امام، ج15، ص171) و جهان مهیا میشود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه (خمینی، صحیفه امام، ج17، ص480-481)
توهم سقوط انقلاب زمینهساز
در احادیث معتبر نیز از «ایرانیان زمینهساز» که قیام میکنند و با دشمن میجنگند و کشتههای آنان شهید محسوب میشود و سرانجام انقلابشان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد، سخن به میان آمده است:
کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ ... یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء.[101]
نکته بسیار مهم: از آنجا که در احادیث شیعه و اهل سنت، فقط برای ایرانیان عبارت «لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُم» و نقش زمینهسازی ذکر شده است، به روشنی گویای این واقعیت است که نقش مدیریت و سرپرستی جهان تشیع و رهبری امت در مواجهه با دشمن و جبهه استکبار (مثلث شوم غربی، عبری و عربی) بر عهده ایرانیان نهاده شده است که توانسته تحت پرچم «جبهه حق» و شعار واحد «زمینهسازی» با گردهم آوردن شیعیان از مناطق مختلف جغرافیای ظهور- عراق (عصائب العراق)[102]، یمن (اهل الیمن)[103]، لبنان و فلسطین (ابدال الشام)[104] - در مثلث «کوفه، مکه و قدس»، فرانید امر ظهور را برای تشکیل حکومت حقه جهانی حضرت ولیعصر مهیا و فراهم سازد.
محور مقاومت شیعی قبل ظهور
خاتمه
1. ضرورت واکاوی «آتش مشرق» قبل ظهور، بدان جهت اهمیت مضاعف دارد که خود نشانهای است بر آغاز قحطی و گرسنگی در جهان (سنة الجوع) و باید ذخایر استراتژیک غذایی و تدابیر اقتصادی از طرف حکومتها انجام شود که البته ناشی از وقوع جنگ جهانی (هرج الروم) قبل از «سنة الجوع» است که در اثر آن، مرگ سفید (طاعون) و مرگ سرخ (جنگ و خونریزی) در گستره جهانی رخ خواهد داد.
2. مساله اصلی پژوهش حاضر، تبین و تحلیل «آتش مشرق» قبل از ظهور با نگاه آیندهپژوهانه مهدوی است. پرسش اساسی این است: عمود آتش مشرق، آیا اشاره به پدیده فلکی و نجومی دارد یا حادثه صنع بشری (حمله نظامی) یا انفجار هستهای؟
دیدگاه اول: پدیده فلکی است و ادعا میکنند مرتبط با موضوع «ستاره دنبالهدار» (النجم ذو الذنب) است.
دیدگاه دوم: هویت جنگی؛ مطابق این دیدگاه، گزاره «آتش مشرق» در میراث آیندهپژوهی مهدوی، آیا تقابل نظامی با دشمن خواهد بود یا در واقع تلمیحی است به نقشه تدارک حمله از سوی دشمن به مناطق شیعی؟ سه احتمال مهم مطرح است:
3. آتش در عربستان: قائلین با استناد به گزاره حدیثی وقوع آتش در حجاز، بیان میکنند که مقصود از آتش مشرق، احتمالا انفجار میادین نفتی در عربستان مقصود است.
4. حمله به ایران و محور مقاومت شیعی: در توقیع منسوب امام عصر به شیخ مفید، به وقوع رویدادها و اخبار غیبی در «جغرافیای ظهور» نیز اشاره میشود؛ از جمله: ماه جمادی در آسمان و زمین، علامتهایی آشکار میشود. قوم مشرق (ایرانیان)، محزون و غمگین میشوند. بعد حوادثی در عراق رخ میدهد و «مارقین» بر بخشی از امور عراق مسلط میشوند. تضعیف جبهه حق در امور عراق ادامه دارد تا اینکه یکی از سران شرور مخالف شیعه و به قرینه اینکه در ادامه سخن از باز شدن حج است، میتوان دریافت راه حج قبل از آن بسته بوده است در عربستان سعودی به هلاکت میرسد آنگاه حوادثی خشنودهکننده برای شیعیان آغاز خواهد شد.
5. صرفنظر از «انتساب صدور قطعی» توقیع برای شیخ مفید – که محل اختلاف است-، سوال مهمی مطرح میشود: این فقره از توقیع برای رویدادهای قبل ظهور است یا مربوط به دوران شیخ مفید؟ آیا در عصر شیخ مفید، مورخین و تاریخنگاران، حوادثی را در ارض مشرق (ایران) و عراق ثبت کردند که بعد از آن، نیز هلاک و مرگ یکی از حاکمان مخالف شیعه نیز گزارش شده باشد و بعد از مرگ وی، راه حج که برای مدتی بسته شده است، باز شود؟
البته شیخ مفید در عصر غیبت کبری زندگی میکرده است و صدور توقیع ثابت نیست. اما برخی بر این باورند به مقتضای قرائن و نیز نقل توقیع در کتاب معتبر الاحتجاج و البته قبل از آن، وجود بخشی از متن توقیع در کهنترین نسخه مصباح طوسی؛ بنابراین انکار قطعی آن روا نیست اما اثباتشدنی نیز نیست.
6. حمله ایران و جبهه شیعی به مثلث «غربی، عبری، عربی»: واقعه «عمود آتش مشرق»، حادثه صنع بشری و هویت جنگی دارد و به قرینه عمود آتش، حمله به هدف و مکان معین از مواضع دشمن و از جمله رویدادهای قبل از ظهور است، به گونهای که شعلههای آتش سرخ و زرد (الهردی) به سمت آسمان زبانه میکشد (عمود) و بسیار هولناک توصیف شده است (عظیمه) و تا چند شبانهروز ادامه خواهد داشت (تطلع لیالی) و بین 3 تا 7 روز ادامه خواهد داشت (ثلاثه او سبعه ایام) و برای تمام مردم جهان، این رخداد جنگی از طریق شبکههای تصویری و وسائل ارتباط جمعی و شبکههای تلویزیونی قابل مشاهده خواهد بود (یراه اهل الارض کلهم) و به منزله آغاز پیروزیهای جبهه حق بر علیه باطل در حوادث منتهی به ظهور خواهد شد (قدام القائم بقلیل).
7. مطابق گزارش اهلسنت «عمود آتش مشرق» در ماه رمضان است و بعد از آن نیز سنة الجوع (سال قحطی) در پیش است، اما واضح است این مقدار اشتراک، الزاما به معنای وحدت محتوایی نیست البته دلیلی هم بر تفاوت وجود ندارد. صرفا با مقایسه درمییابیم هرچند منابع فریقین اشتراکنظر دارند با ظهور مرتبط است اما مصادر شیعی به زمان وقوع آتش مشرق در «ماه رمضان» تصریح ندارند. ضمن اینکه احتمال دارد، دو حادثه جداگانه باشند.
8. از منظر آیندهپژوهی مهدوی، هرچند درباره واقعه «عمود آتش مشرق» قبل ظهور، نمیتوان به جمعبندی قطعی رسید لکن به قرینه «فرج آلمحمد» و جوهره معنایی واژه «الهردی»، دیدگاه دوم (هویت جنگی) ترجیح دارد و قدر متیقن در صورت وحدت محتوایی گزاره «آتش مشرق» در فریقین، نشانه و علامت «سنة الجوع» و وقوع «جنگ جهانی» قبل ظهور نیز است.
9. صرفنظر از اینکه ماهیت آتش مشرق قبل ظهور، چیست و کدام دیدگاه ترجیح دارد؟ اما شکی نیست ایرانیان بعد از دو مرحله «مطالبه حق» از دشمن و البته یاس از اخذ حق خویش آنگاه در مرحله بعد «مرحله سیوف»، قدرتمند و طوفانی ظاهر خواهند شد.
10. و در «تقابل نظامی» با دشمن انتقام سخت را بر مثلث «غربی، عبری، عربی» وارد خواهند ساخت که دشمن مجبور به اعطای بخشی از حق ایرانیان خواهد شد اما ایرانیان آماده «رویارویی حتمی» و جنگ با دشمن (اسرائیل و مارقة الروم) در آستانه ظهور خواهند شد.[105]
*مصطفی امیری، دانشآموخته حوزه علمیه قم
[1] . کورانی، معجم أحادیث الإمام المهدی، ج4، ص382-390. کورانی، معجم أحادیث الإمام المهدی، ج5، ص217-218.
[2] . فیض کاشانی، نوادر الأخبار، ص259.
[3] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص366.
[4] . نعمانی، الغیبة، ص253. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص230.
[5] . نعمانی، الغیبة، ص267. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص240.
[6] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص362.
[7] . طبرسی، إعلام الورى ط قدیم، ص458. طبرسی، إعلام الورى، ج2، ص284. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص362.
[8] . نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان، ص47.
[9] . مفید، الإرشاد، ج2، ص369.
[10] . شیخ مفید هرچند سندی برای آن نقل نمیکند اما تصریح میکند که عبارات را از احادیث اخذ کرده است: کَمَا جَاءَتْ بِذَلِکَ الْأَخْبَارُ ... ذَکَرْنَاهَا عَلَى حَسَبِ مَا ثَبَتَ فِی الْأُصُولِ وَ تَضَمَّنَهَا الْأَثَرُ الْمَنْقُول (مفید، الإرشاد، ج2، ص370)
[11] . ابن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج2، ص262.
[12] . طبرسی، تاج الموالید، ص113.
[13] . ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص370.
[14] . اربلی، کشف الغمة، ج2، ص457.
[15] . عاملی، صراط المستقیم، ج2، ص248.
[16] . عدة من العلماء، تاریخ الائمة، ص113 و 347.
[17] . فیض کاشانی، نوادر الأخبار، ص255. فیض کاشانی، الوافی، ج2، ص453.
[18] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص370.
[19] . میرلوحی سبزواری، مختصر کفایة المهتدی، ص212.
[20] . خاتون آبادی، کشف الحق، ص145.
[21] . جزائری، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة، ج3، ص171.
[22] . مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص220.
[23] . طبرانی، المعجم الأوسط، ج1، ص119.
[24] . ابن حماد، الفتن، ص153.
[25] . مناوی، فیض القدیر، ج1، ص361.
[26] . مقدسی شافعی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص145.
[27] . الشجری، الأمالی الخمیسیة، ج2، ص37.
[28] . ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ج2، ص1128.
[29] . حنبلی، فرائد فوائد الفکر فی الإمام المهدی المنتظر، ص264.
[30] . ر.ک: کورانی، معجم أحادیث الإمام المهدی، ج1، ص535-536.
[31] . نعمانی، الغیبة، ص267. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص240.
[32] . نعمانی، الغیبة، ص251. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص363.
[33] . عیاشی، التفسیر، ج1، ص68. نعمانی، الغیبة، ص251. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص370.
[34] . طبرانی، المعجم الأوسط، ج1، ص119.
[35] . مناوی، فیض القدیر، ج1، ص361.
[36] . أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ ابْنُ عُقْدَةَ الْکُوفِیّ: ثقه (نجاشی، الرجال، ص94)؛ أَحْمَدُ بْنُ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ الْجُعْفِیُّ: ثقه علی التحقیق (نجاشی، الرجال، ص127. مامقانی، تنقیح المقال ط حدیثة، ج8، ص266-269. مازندرانی، منتهی المقال فی أحوال الرجال، ج1، ص368)؛ إِسْمَاعِیلُ بْنُ مِهْرَان: ثقه (نجاشی، الرجال، ص26)؛ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَة عن أَبِیه عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ البطائنی: ثقه در دوران استقامت (طوسی، العدة فی اصول الفقه، ج1، ص150-151. مجلسی، روضة المتقین، ج14، ص394 و 47 و 354)؛ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ: ثقه (نجاشی، الرجال، ص431)؛ أَبِی بَصِیر: ثقه (نجاشی، الرجال، ص441)؛ امام صادق: امام معصوم؛ امام باقر: امام معصوم.
[37] . الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوب: امامی ثقه (نجاشی، الرجال، ص140 و 160)؛ العَلَاءُ بْنُ رَزِینٍ: وجه ثقه (نجاشی، الرجال، ص298)؛ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ: امامی، ثقه (نجاشی، الرجال، ص323-324)؛ امام صادق: امام معصوم؛ امام باقر: امام معصوم.
[38] . به عنوان مثال در برخی احادیث از وقوع آتش در حجاز سخن به میان آمده است: إذا مَلَأَ نَجَفَکُمُ السَّیلُ وَالمَطَرُ وظَهَرَتِ النّارُ بِالحِجازِ ... فَتَوَقَّعوا ظُهورَ القائِمِ المُنتَظَر (عاملی، صراط المستقیم، ج2، ص258-259. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص207)
[39] . به عنوان مثال در توصیف «شیعیان اثنی عشری زمینهساز» که انقلابشان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد، به «قوم مشرق» تعبیر شده است: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ... حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُم (نعمانی، الغیبة، ص273)؛ محققین نیز در اینکه مراد از مشرق، ایران میباشد، تردیدی به خود راه ندادند (ر.ک: پورسیدآقایی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش های مهدوی، ش25. ص20. صمدی، بایستههای ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش5، ص139. الاسدی، عنصر الخفاء فی القضیۀ المهدویۀ، فصلنامه الموعود طبع نجف اشرف، ش4. ص126. ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج8، ص362. فتلاوی، ثورۀ الموطئین للمهدی، ص194. فتلاوی، مع المهدی المنتظر فی دراسۀ مقارنۀ، ص46. طبسی، چشماندازی به حکومت مهدی، ص46. سلیمان، یوم الخلاص، ص557. صدر، تاریخ الغیبۀ الکبری، ص158 و 283. کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص495. جعفر مرتضی عاملی، دراسۀ فی علامات الظهور، ص 38. نویسندگان، مجموعه آثار پنجمین همایش بین المللى دکترین مهدویت، ج1، ص276. آل محسن، أهدى الرایات دراسة فی شخصیة الیمانی، ص133 و 135. مرتضی عاملی، مختصر مفید، ج3، ص175. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص56. سند البحرانی، فقه علائم الظهور، ص61.)، برای آگاهی بیشتر: ایران قبل از ظهور مواجهه نظامی بعد از دو مرحله مطالبه حق (لینک)
[40] . به عنوان مثال در توصیف لشکر ایرانیان زمینهساز -هنگامیکه از قصد رویارویی نظامی با لشکر سفیانی همپیمان با غربیها در عراق سخن به میان میآید- تصریح شده است که لشکر سید خراسانی از مشرق به کوفه وارد میشوند: یَخْرُجَ عَلَیْهِمُ الْخُرَاسَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِب (نعمانی، الغیبة، ص255)؛ و نیز مثال دیگر: نَأْخُذُهُ مِنْکَ بِدَهْ دَوَازْدَه (کلینی، الکافی، ج5، ص197)؛ بده دوازده لفظ فارسی و معناه العشرة باثنی عشر یستعمله التجار بالمشرق (ابن حیون، دعائم الاسلام، ج2، ص49)
[41] . به عنوان مثال در توصیف صیحه آسمانی ذکر شده است که همه اهل زمین در شرق و غرب عالم، این ندای آسمانی را میشنوند: یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ فَیَسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِب (نعمانی، الغیبة، ص254)
[42] . فلاح، بررسی مقارن پدیدههای کیهانی در پیش و پس از عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش47، ص195-198.
[43] . نشانگر این است جهان با بحران سیاسی امنیتی نظامی در ابعاد گسترده مواجه است که دستور ذخیره غذایی برای مدت طولانی صادر شده است،
[44] . آتش مشرق حاصل فعل و انفعالات آتشفشانی نیست زیرا فوران گدازههای آتشفشان بر روی زمین جاری میشود در حالیکه حدیث به صراحت بیان میکند عمود آتش چند روز در آسمان دیده میشود.
[45] . نعمانی، الغیبة، ص253. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص230.
[46] . نعمانی، الغیبة، ص267. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص240.
[47] . نعمانی، الغیبة، ص304. بحرانی، تفسیر البرهان، ج4، ص528.
[48] . نعمانی، الغیبة، ص280.
[49] . قِبَلِه:أَیْ جِهَتِه (فیومی، المصباح المنیر، ج2، ص489)؛ الناحیۀ: الجهة (طریحی، مجمع البحرین، ج4، ص359)
[50] . حرف مِنْ به معنای ابتدائیت (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج1، ص318)
[51] . حرف مِنْ به معنای فی (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج1، ص321)
[52] . کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص397. کورانی، عصر الظهور، ص203. کورانی، عصر ظهور، ص297-298.
[53] . عاملی، صراط المستقیم، ج2، ص258-259.
[54] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص207.
[55] . لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَخْرُجَ نَارٌ مِنْ أَرْضِ الْحِجَاز (بخاری، صحیح البخاری، ج11، ص29. النیسابوری، صحیح مسلم، ج4، ص2228)
[56] . منطقه آذربایجان نیز جزو بلاد مشرق شمرده میشود: نَهَر یُقَالُ لَهُ الرَّسُّ مِنْ بِلَادِ الْمَشْرِقِ (صدوق، علل الشرایع، ج1، ص41)
[57] . لَا بُدَّ لِنَارٍ مِنْ آذَرْبِیجَانَ لَا یَقُومُ لَهَا شَیْءٌ وَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَکُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ وَ أَلْبِدُوا مَا أَلْبَدْنَا فَإِذَا تَحَرَّکَ مُتَحَرِّکُنَا فَاسْعَوْا إِلَیْهِ وَ لَوْ حَبْواً وَ اللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ (نعمانی، الغیبة، ص194 و 263)
[58] . حدثنا أحمد بن محمد بن سعید ابن عقدة الکوفی قال حدثنا أحمد بن یوسف بن یعقوب الجعفی أبو الحسن قال حدثنا إسماعیل بن مهران قال حدثنا الحسن بن علی بن أبی حمزة عن أبیه و وهیب بن حفص عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ... لا بد لنار من آذربیجان
[60] . زیرا به تفصیل ادله قائلین «حمله به ایران قبل ظهور» در نوشتاری مستقل و جداگانه نقد و بررسی شده است (لینک).
[61] . طبرسی، الإحتجاج، ج2، ص498.
[62] . تعدادی انگشتشمار کانال تلگرامی و پیج اینستاگرام در فضای مجازی با طراحی پیچیده در چند لایه امنیتی، که از آن سوی مرزها هدایت و حمایت میشوند، با هدف مبارزه با انقلاب شیعی امام خمینی، در حال ترویج دیدگاه سوم هستند و همین موضوع، باعث شده آن دسته از اندیشمندان که با رعایت موازین علمی در صدد تنویر افکار عمومی هستند با شانتاژ رسانهای این دسته افراد، با محدودیت در بیان دیدگاههای خویش در جهت مقابله با دسیسههای دشمنان مواجه شوند.
[63] . البته برخی از علمای معاصر، پیامی را که برای مرحوم آیتاللّه سیّد ابوالحسن اصفهانی به وسیله مرحوم محمّد کوفیشوشتری نقل شده را در شمار پیامها و سخنان حضرت مهدی ذکر کردهاند (شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج2، ص536)
[64] . اشتمال التوقیع على الملاحم و الاخبار عن الغیب الذى لا یطلع علیه إلا اللّه و أولیاؤه (بحرالعلوم، رجال السید بحر العلوم المعروف بالفوائد الرجالیة، ص320-321)
[65] . کتابخانه آستان قدس رضوی مشهد به شماره ۸۸۲۲.
[66] . بحرالعلوم، رجال السید بحر العلوم المعروف بالفوائد الرجالیة، ص320-321.
[67] . هرچند برخی محققین، صدور توقیع از جانب ناحیه مقدسه به شیخ مفید را ثابت دانسته و به شرح و توضیح آن نیز پرداختهاند (صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص147)
[68] . برای آگاهی بیشتر ، مراجعه کنید به: وبنوشتهای محققین و قابل دسترسی در: پژوهشهای حدیثی (لینک)، مدینة العلم (لینک).
[69] . صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص157.
[70] . البته قاعده «تکرار تاریخ» ناظر به این است: هرآنچه در «امتهای گذشته» به وقوع پیوسته، به «اجمال» در این امت نیز تکرار میشود (ملاکاظمی، انگاره تکرار تاریخ در اندیشه تفسیری علامه طباطبایی، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش43، ص38)؛ لکن آیا آنچه در «تاریخ اسلام» نیز به وقوع پیوسته، به اجمال و نه به تفصیل در «قبل ظهور»، نیز تکرار میشود؟ به عنوان مثال: نصوص حدیثی دال بر این است که ملک و حکومت بنیعباس مبتنی بر خدعه و نیرنگ در قبل ظهور تجدید میشود (نعمانی، الغیبة، ص302. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص369). پرسشی که نیازمند تدبر و تعقل بیشتری است و نمیتوان اظهارنظر قطعی نمود.
[71] . مُلْکُ بَنِی الْعَبَّاسِ مَکْرٌ وَ خَدْعٌ یَذْهَبُ حَتَّى یُقَالَ لَمْ یَبْقَ مِنْهُ شَیْءٌ ثُمَّ یَتَجَدَّدُ حَتَّى یُقَالَ مَا مَرَّ بِهِ شَیْءٌ (نعمانی، الغیبة، ص302. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص369)
[72] . صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص157-160.
[73] . صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص157.
[74] . مراجعه کنید به: «دیدگاه سوم» در مقاله آتش آذربایجان قبل ظهور: آغاز جنگ جهانی یا تدارک حمله از سوی دشمن به مناطق شیعی (لینک).
[75] . در احادیث معتبر از قوم زمینهساز که قیام میکنند و با دشمن میجنگند و کشتههای آنان شهید محسوب میشود و سرانجام انقلابشان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد، سخن به میان آمده است: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ ... یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء (نعمانی، الغیبة، ص273)؛ سند حدیث نیز معتبر است (ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج6، ص13).
[76] . هرچند آثار حمله اتمی تا سالها باقی میماند اما آتش حاصل از حمله اتمی، سریع خاموش میشود و تا چند روز ادامه ندارد.
[77] . طبسی، نشانههایی از دولت موعود، ص55. کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص777. اکبرنژاد، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت، ص141. طبسی، فی رحاب حکومة الإمام المهدی، ص51. شواهدی نیز بر این امر میتوان اقامه نمود از جمله در برخی احادیث تصریح شده که شیعیان و مناطق خاورمیانه کمتر آسیب خواهند دید و احتمال دارد در زمره یکسوم نجاتیافته از آتش جنگ جهانی قرار گیرند: لا یَکونُ هذَا الأَمرُ حَتّى یَذهَبَ ثُلُثَا النّاسِ، فَقیلَ لَهُ: إذا ذَهَبَ ثُلُثَا النّاسِ فَما یَبقى؟ فَقالَ: أما تَرضَونَ أن تَکونُوا الثُّلُثَ الباقِی (صدوق، کمال الدین، ج2، ص656. و مشابه آن: طوسی، الغیبة، ص339)؛ سند نیز معتبر است (ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج7، ص291)
[78] . البته ناگزیر آتش جنگ جهانی و اختلاف شرق و غرب، بخشی از مناطق مسلمانان را نیز تا حدودی شامل خواهد شد: اخْتَلَفَ أَهْلُ الْمَشْرِقِ وَ أَهْلُ الْمَغْرِبِ نَعَمْ وَ أَهْلُ الْقِبْلَةِ وَ یَلْقَى النَّاسَ جُهْدٌ شَدِیدٌ مِمَّا یَمُرُّ بِهِمْ مِنَ الْخَوْف (مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص235)؛ و نشانگر این است که مشکلات و خوف مسلمانان به تبع اختلاف و جنگ بین غرب و شرق ایجاد خواهد شد همانطور که محقق محترم کتاب الغیبة -جناب مرحوم غفاری- استنباط فرمودند: بقرینة قوله «و أهل القبلة» أن المراد بأهل المشرق و المغرب الکفّار اما أهل الکتاب أو غیرهم من المشرکین أو الملاحدة و الدهریین (نعمانی، الغیبة، ص262)
[79] . ایرانیان سلاح بر دوش میگیرند اعم از قدرتنمایی نظامی و تقابل محدود نظامی: سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ و بعد از وقوع حوادثی، دشمن مجبور به پذیرش خواستهها خواهد شد: فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَه (نعمانی، الغیبة، ص273).
style="text-decoration-line: none; color: rgb(204, 34, 34); line-height: 22px !important;">[80] . احمدوند، آخرالزمان در نگاه مکتب صهیونیسم مسیحی، فصلنامه مشرق موعود، ش14، ص99-123.
[81] . البته اندکی نیز به رنگ سبز (رنگ عروق) است.
[82] . المراد به أنّ لون هذه النار العظیمة صفراء تمیل إلى الحمرة لشدّة اشتعاله (ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج7، ص382).
[83] . نعمانی، الغیبة، ص267. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص240.
[84] . طبرانی، المعجم الأوسط، ج1، ص119.
[85] . الشجری، الأمالی الخمیسیة، ج2، ص37.
[86] . البته ممکن است چنین اشکال شود، در میراث حدیثی، عبارت «فرج آل محمد» صرفا برای قرب ظهور نیست. زیرا در حدیثی با اینکه بنیعباس که سالها منقرض شده اند، اما از ضعف حکومت بنیعباس به عنوان فرج آلمحمد تعبیر شده است؛ پس این عبارت الزاما برای قرب و نزدیکی ظهور به کار نمیرود: مَتَى أَرَى فَرَجَ آلمحمد قَالَ یَا بَشَّارُ إِذَا تُوُفِّیَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ هُوَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی فِی أَشَدِّ الْبِقَاعِ بَیْنَ شِرَارِ الْعِبَادِ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَصِلُ إِلَى وُلْدِ بَنِی فُلَانٍ مُصِیبَةٌ سَوَاءٌ فَإِذَا رَأَیْتَ ذَلِکَ الْتَقَتْ حَلَقُ الْبِطَانِ وَ لَا مَرَدَّ لِأَمْرِ اللَّهِ (ابن مشهدی، المزار، ص139)؛ پاسخ این است: البته این موضوع در حدیث فوق، قبل آغاز عصر غیبت کبری هنگام شهادت امام حسن عسکری بوده است (مجلسی، بحارالأنوار، ج47، ص381) و تخصصا از موضوع بحث خارج است. بلکه مقصود آن دسته از احادیثی است که به عنوان «حوادث عصر غیبت کبری» است و تعبیر فرج آلمحمد در این نوع احادیث حکایتگر، حوادث منتهی به ظهور است.
[87] . عَجِّلْ فَرَجَ آلمحمد وَ انْصُرْ شِیعَةَ آلمحمد وَ أَهْلِکْ أَعْدَاءَ آلمحمد وَ ارْزُقْنِی رُؤْیَةَ قَائِمِ آلمحمد وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَتْبَاعِه (ابن طاووس، مهج الدعوات، ص16 و 233)
[88] . ر.ک: مرکز نور، نرمافزار مهدویت: جستجوی مشتقات «فرج».
[89] . نعمانی، الغیبة، ص253.
[90] . نعمانی، الغیبة، ص253. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص230.
[91] . نعمانی، الغیبة، ص267. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص240.
[92] . بَیْنَا النَّاسُ وُقُوفٌ بِعَرَفَاتٍ إِذْ أَتَاهُمْ رَاکِبٌ عَلَى نَاقَةٍ ذِعْلِبَةٍ یُخْبِرُهُمْ بِمَوْتِ خَلِیفَةٍ یَکُونُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَرَجُ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرَجُ النَّاسِ جَمِیعاً (نعمانی، الغیبة، ص267)
[93] . السُّفْیَانِیُّ یُقَاتِلُ الْقَائِم (صدوق، معانی الأخبار، ص 346.)؛ سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام در عصر ظهور برای بازه زمانی کمتر از 2 سال که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی میکند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان و در جهت مقابله با امام عصر نیز نیروی نظامی به مدینه و مکه اعزام میکند (کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص380)
[94] . سفیانی همپیمان خاندان آل فلان در عربستان است؛ آل بنی فلان قبل از ظهور بر عربستان حکومت میکنند: یَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَةِ ... یَقْتُلُهُ جَیْشُ آلِ بَنِی فُلَان. (کلینی، الکافی، ج 1، ص 337.)؛ و سفیانی همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان است: فَیَبْتَدِرُ الْحَسَنِیُّ إِلَى الْخُرُوجِ فَیَثِبُ عَلَیْهِ أَهْلُ مَکَّةَ فَیَقْتُلُونَهُ وَ یَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِیِّ ... وَ یَبْعَثُ الشَّامِیُّ عِنْدَ ذَلِکَ جَیْشاً إِلَى الْمَدِینَة (کلینی، الکافی، ج 8، ص 225.). این هماهنگی بین نظامیان آل بنی فلان و سفیانی در به شهادت رساندن سید حسنی، نفس زکیه قبل از ظهور میباشد (ر.ک: آیتی، تاملی در نشانههای حتمی ظهور، ص234) و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم دمشق در منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، سفیانی لشکر نظامی خود از منطقه شام را به مدینه اعزام میکند ولی در منطقه بیداء بین مکه و مدینه، خسف خواهد شد (نعمانی، الغیبۀ، ص280)
[95] . سفیانی، مورد حمایت غربیها است: یُقْبِلُ السُّفْیَانِیُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ (طوسی، الغیبۀ، ص463)
[96] . سفیانی، مورد حمایت یهود است: إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه 8)، یَعْنِی إِنْ عُدْتُمْ {الیهود} بِالسُّفْیَانِیِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14)
[97] . البته حدیث چند نسخهای است: 1.فَإِذَا بَحْرُ تِلْکَ الْأَرْضِ (مفید، الإختصاص، ص325 )؛ 2.فَإِذَا بَحْرٌ تَحْتَ الْأَرْض (طبری، دلائل الامامة، ص460)؛ 3.فَإِذَا نَحْنُ بِتِلْکَ الْأَرْض (مجلسی، بحارالأنوار، ج47، ص89). البته نسخه سوم قطعا با سیاق و محتوای حدیث سازگری ندارد. و بنظر میرسد به دلیل تقدم رتبه، نسخه کتاب الاختصاص، ارجح است.
[98] . مفید، الإختصاص، ص325. طبری، دلائل الامامة، ص460. مجلسی، بحارالأنوار، ج47، ص89.
[99] . بحرانی، تفسیر البرهان، ج1، ص368.
[100] . نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان، ص97. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص308.
[101] . نعمانی، الغیبة، ص273. سند حدیث نیز معتبر است (ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج6، ص13)
[102] . طوسی، الغیبۀ، ص 477.
[103] . طبری، دلائل الإمامۀ، ص 466.
[104] . ابن بطریق، عمدۀ عیون صحاح الاخبار، ص 433. لازم به ذکر است «ابدال الشام» از بیعت کنندگان با امام عصر در هنگامه ظهور با اصطلاح «ابدال» در کتب برخی عرفا فرق دارد. توضیح اینکه: در احادیث متعددی ذکر شده، بعد از ظهور و قیام امام عصر از کنار کعبه در مکه، شیعیان مناطق مختلف همچون رایات من خراسان، عصائب عراق، اهل یمن، نجباء مصر و ابدال شام با حضرت بیعت خواهند نمود (مفید، الإختصاص، ص208. مفید، الأمالی، ص31). در الغیبه شیخ طوسی بیعت شیعیان چنین گزارش شده است: یُبَایِعُ الْقَائِمَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَیِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِیهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْیَارُ (در نسخه کتاب عمدۀ عیون صحاح و کتاب الإختصاص، واژه «عصائب عراق» ذکر شده است) مِنْ أَهْلِ الْعِرَاق (طوسی، الغیبۀ، ص 477). ضمن اینکه برخی از این افراد در زمره 313 نفر یاران امام عصر نیز قرار خواهند گرفت: خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ ... وَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ یُبَایَعُ لَهُ بَیْنَ زَمْزَمَ وَ الْمَقَامِ یَرْکَبُ إِلَیْهِ عَصَائِبُ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ أَبْدَالِ الشَّامِ وَ نُجَبَاءُ أَهْلِ مِصْرَ وَ تَصِیرُ أَهْلُ الْیَمَنِ عِدَّتُهُمْ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْر (طبری، دلائل الإمامۀ، ص466. مفید، الإختصاص، ص208).
[105]برای آگاهی بیشتر: جلال الدین علیالصغیر، عمود النار المرتقب من المشرق وفرج شیعة آل محمد (لینک)؛ سوال 1369 (لینک)؛ سوال 1410 (لینک).